• totally dry
dry as a bone
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Her mouth felt as dry as a bone .
[ترجمه ترگمان]دهانش مثل یک استخوان خشک شده بود
[ترجمه گوگل]دهان او به عنوان یک استخوان خشک می شود
[ترجمه گوگل]دهان او به عنوان یک استخوان خشک می شود
2. The soil was very hard and as dry as a bone.
[ترجمه ترگمان]زمین بسیار سخت بود و به اندازه یک استخوان خشک بود
[ترجمه گوگل]خاک خیلی سخت بود و به عنوان استخوان خشک بود
[ترجمه گوگل]خاک خیلی سخت بود و به عنوان استخوان خشک بود
3. The path is dry as a bone .
[ترجمه ترگمان]جاده خشک است
[ترجمه گوگل]مسیر به عنوان یک استخوان خشک است
[ترجمه گوگل]مسیر به عنوان یک استخوان خشک است
4. Her mouth felt as dry as a bone and her eyes were closed against the intrusive light.
[ترجمه ترگمان]دهان کتلین به اندازه یک استخوان خشک بود و چشمانش در برابر نور intrusive بسته بودند
[ترجمه گوگل]دهان او به عنوان یک استخوان خشک شده و چشمانش در برابر نور نفوذی بسته شده اند
[ترجمه گوگل]دهان او به عنوان یک استخوان خشک شده و چشمانش در برابر نور نفوذی بسته شده اند
5. My steak is dry as a bone.
[ترجمه ترگمان] استیک من مثل استخون خشکه
[ترجمه گوگل]استیک من به عنوان یک استخوان خشک است
[ترجمه گوگل]استیک من به عنوان یک استخوان خشک است
6. The straws are as dry as a bone.
[ترجمه ترگمان]کاه مثل یک استخوان خشک است
[ترجمه گوگل]یخ خشک به عنوان یک استخوان است
[ترجمه گوگل]یخ خشک به عنوان یک استخوان است
7. He parches the Eagles' Desperado til it's dry as a bone, and finds the core of nuggets by Harry Nilsson and Randy Newman.
[ترجمه ترگمان]او the desperado را به عنوان استخوان خشک می کند، و هسته of را به وسیله هری نیل سون و رندی نیومن پیدا می کند
[ترجمه گوگل]او به 'Desperado Eagles' تقسیم می شود تا آن را به عنوان یک استخوان خشک کند و هری نیلسون و رندی نیومن هسته اصلی آنها را پیدا کند
[ترجمه گوگل]او به 'Desperado Eagles' تقسیم می شود تا آن را به عنوان یک استخوان خشک کند و هری نیلسون و رندی نیومن هسته اصلی آنها را پیدا کند
8. During the drought, the soil was as dry as a bone.
[ترجمه ترگمان]در طول خشکسالی، خاک به اندازه یک استخوان خشک بود
[ترجمه گوگل]در طول خشکسالی، خاک به عنوان یک استخوان خشک بود
[ترجمه گوگل]در طول خشکسالی، خاک به عنوان یک استخوان خشک بود
9. I don't think he's been watering these plants - the soil is as dry as a bone.
[ترجمه ترگمان]فکر نکنم به این گیاهان آب داده باشه - خاک به اندازه یه استخوان خشکه
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم او این گیاهان را آبیاری کرده باشد - خاک به اندازه استخوان خشک است
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم او این گیاهان را آبیاری کرده باشد - خاک به اندازه استخوان خشک است
10. You can't buy a drink here. This town is as dry as a bone.
[ترجمه ترگمان]اینجا نمی تونی یه نوشیدنی بخری این شهر به اندازه یه استخون خشکه
[ترجمه گوگل]اینجا نمی توانید نوشیدنی بخرید این شهر به اندازه استخوان خشک است
[ترجمه گوگل]اینجا نمی توانید نوشیدنی بخرید این شهر به اندازه استخوان خشک است
11. We badly need some rain; my garden is as dry as a bone.
[ترجمه ترگمان]بدجوری به باران احتیاج داریم، باغ من مثل یک استخوان خشک است
[ترجمه گوگل]ما به شدت به باران نیاز داریم؛ باغ من به اندازه استخوان خشک است
[ترجمه گوگل]ما به شدت به باران نیاز داریم؛ باغ من به اندازه استخوان خشک است
12. I thought my clothes would be soaked, but they were as dry as a bone.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم لباس هایم خیس می شوند، اما مثل یک استخوان خشک بودند
[ترجمه گوگل]من فکر کردم لباس هایم خیس شده بود، اما آنها به اندازه استخوان خشک بودند
[ترجمه گوگل]من فکر کردم لباس هایم خیس شده بود، اما آنها به اندازه استخوان خشک بودند
13. After four months with no rain, even the riverbed became as dry as a bone.
[ترجمه ترگمان]بعد از چهار ماه بدون باران، حتی کف رودخانه به اندازه یک استخوان خشک شد
[ترجمه گوگل]پس از چهار ماه بدون باران، حتی رودخانه به عنوان یک استخوان خشک شد
[ترجمه گوگل]پس از چهار ماه بدون باران، حتی رودخانه به عنوان یک استخوان خشک شد
پیشنهاد کاربران
خشکِ خشک
Completely dry
Completely dry
کلمات دیگر: