1. the snap of a bracelet
گیره ی دستبند
2. A gold bracelet dangled from his left wrist.
[ترجمه shahab] او یک دستبند طلا از مچ دست چپ خود آویخته بود
[ترجمه Motahareh] او یک دستبند طلا از مچ دست چپ خود آویزان کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک دست بند طلایی از مچ دست چپش آویزان بود
[ترجمه گوگل]یک دستبند طلا از مچ دست چپ خود فرو رفت
3. She clasped a bracelet round her wrist.
[ترجمه ترگمان]او یک دست بند را دور مچ او حلقه کرد
[ترجمه گوگل]او یک دستبند را در اطراف مچ دستش گذاشت
4. Her bracelet was set with emeralds.
[ترجمه Motahareh] دستبند او با زمرد ها تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان] دست بند اون با زمرد بود
[ترجمه گوگل]دستبند او با زمرد ها تنظیم شده است
5. The diamond bracelet is very beautiful.
[ترجمه Jungkook] دستبند الماس بسیار زیباست
[ترجمه ترگمان] دست بند الماس خیلی زیباست
[ترجمه گوگل]دستبند الماس بسیار زیبا است
6. The bracelet was engraved with his name and date of birth.
[ترجمه ترگمان]دست بند به نام و تاریخ تولد او حک شده
[ترجمه گوگل]دستبند با نام و تاریخ تولد خود حک شده است
7. When Mary broke her bracelet, she was at the point of tears.
[ترجمه ترگمان]وقتی مری bracelet را شکست، او در آستانه گریستن قرار گرفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که مری دستبند خود را شکست، او در نقطه ای از اشک بود
8. He wore a copper bracelet on his wrist.
[ترجمه ترگمان]اون یه دست بند مس روی مچش داشت
[ترجمه گوگل]او دستبند مس را روی مچ دستش گذاشت
9. She left her gold bracelet as a pledge.
[ترجمه ترگمان] اون دست بند طلایی رو به عنوان گروگان جا گذاشته
[ترجمه گوگل]دستبند طلا خود را به عنوان تعهدی ترک کرد
10. The bracelet was so tight that it started to chafe .
[ترجمه ترگمان]دست بند انقدر محکم بود که شروع به تحریک کردن کرد
[ترجمه گوگل]دستبند خیلی ضعیف بود که شروع به چرخش کرد
11. She has a gold bracelet that was beset with jewels.
[ترجمه ترگمان]یه دست بند طلا داره که با جواهرات احاطه شده
[ترجمه گوگل]او یک دستبند طلا دارد که با جواهرات بسته شده است
12. He picked the bracelet up for me.
[ترجمه ترگمان]اون دست بند رو برای من انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]او دستبند را برای من برداشت
13. I'd like you to take this bracelet as a gift.
[ترجمه ترگمان]ازت میخوام این دست بند رو به عنوان هدیه بگیری
[ترجمه گوگل]من می خواهم شما را به عنوان هدیه به این دستبند ببرید
14. Gold charms dangled from her bracelet.
[ترجمه ترگمان]زیبایی طلا از bracelet آویزان بود
[ترجمه گوگل]جواهرات طلا از دستبند خود فرو ریخت
15. She clasped the bracelet around her wrist.
[ترجمه ترگمان]او دست بند را دور مچ او حلقه کرد
[ترجمه گوگل]او دستبند را در اطراف مچ دستش گذاشت