کلمه جو
صفحه اصلی

brad


معنی : میخ زیرپهن
معانی دیگر : میخ باریک، میخ سیمی، نازک میخ، با میخ باریک محکم کردن، میخ نازک کوبیدن، نوعی می  که از وسط پهن شده بیاشد، می  زیرپهن، می کوب کردن، بامی  کوبیدن

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a thin nail with either a small head or a slight projection on the side.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: brads, bradding, bradded
• : تعریف: to attach with brads.

• small thin nail
fasten with nails or pegs

مترادف و متضاد

میخ زیرپهن (اسم)
brad

جملات نمونه

1. Look! I'm sure that's Brad Pitt!
[ترجمه ترگمان]نگاه کنید! مطمئنم که اون \"براد پیت\" - ه
[ترجمه گوگل]نگاه کن من مطمئن هستم که براد پیت است!

2. Brad? He doesn't know diddly about baseball.
[ترجمه ترگمان]برد \"؟\" راجع به بیسبال چیزی نمی داند
[ترجمه گوگل]براد؟ او درباره بیس بال نمی داند

3. He is seeded second, behind Brad Beven.
[ترجمه ترگمان]\"اون\" seeded second \"- ه\" پشت به \" برد Beven
[ترجمه گوگل]او دومین بار پس از براد بوان است

4. Brad is just as good as the others.
[ترجمه ترگمان]به راد به خوبی دیگران است
[ترجمه گوگل]براد همانند دیگران است

5. I used to pal around with Brad.
[ترجمه ترگمان] من با \"برد\" دوست داشتم
[ترجمه گوگل]من با براد در کنار هم بودم

6. She only actually said one sentence to Brad Pitt but she dined out on it for years.
[ترجمه ترگمان]او در واقع فقط یک جمله را به برد پیت گفت، اما او سال ها در این مورد غذا خورد
[ترجمه گوگل]او تنها در واقع یک جمله را به براد پیت گفت، اما او سالها از آن بی خبر بود

7. Brad drained all the oil from the engine.
[ترجمه ترگمان]به راد همه نفت را از موتور بیرون کشید
[ترجمه گوگل]براد تمام روغن موتور را تخلیه کرد

8. Brad made a lunge towards his opponent, but missed.
[ترجمه ترگمان]به راد به سوی حریف خیز برداشت اما تیرش خطا رفت
[ترجمه گوگل]براد یک تساوی نسبت به حریفش انجام داد اما از دست داد

9. Brad was doodling on a sheet of paper.
[ترجمه ترگمان]به راد داشت با ورق کاغذ بازی می کرد
[ترجمه گوگل]براد بر روی یک ورق کاغذ دودل شد

10. Brad Pitt steals the show as the young man doomed by his zest for life.
[ترجمه ترگمان]برد پیت این نمایش را به عنوان مرد جوانی که با شور و اشتیاق خود برای زندگی محکوم به فنا بود، از بین می برد
[ترجمه گوگل]براد پیت نشان می دهد به عنوان مرد جوان محکوم به زندگی خود را

11. Brad was Jane's brother! No wonder he reminded me so much of her!
[ترجمه ترگمان]برد برادر جین بود! تعجبی ندارد که مرا خیلی به یاد او می اندازد!
[ترجمه گوگل]براد برادر جین بود! جای تعجب نیست که او خیلی از او به من یادآوری کرد!

12. Women have always been a puzzle to Brad.
[ترجمه ترگمان]زن ها همیشه معمایی برای به راد بودند
[ترجمه گوگل]زنان همیشه برای براد یک پازل هستند

13. Brad got up and shook his legs to get all the grass off.
[ترجمه ترگمان]برد بلند شد و پاهایش را تکان داد تا همه علف ها را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]براد بلند شد و پاهای خود را تکان داد تا همه علفها را خاموش کند

14. Brad got tickets to the Grateful Dead show on the 12th.
[ترجمه ترگمان]برد \"بلیط دوازدهم\" the \"رو گرفت\"
[ترجمه گوگل]براد بلیط هایی را در نمایش 12 ساله نشان داد

پیشنهاد کاربران

نوعی میخ که از وسط پهن شده باشد ، میخ زیرپهن ، میخکوب کردن ، بامیخ کوبیدن


کلمات دیگر: