1. There is a double meaning, and a double aptness, in the title of The Discovery of Freedom: Man's Struggle Against Authority.
[ترجمه ترگمان]در عنوان کشف آزادی: مبارزه بشر علیه مقامات، دو مفهوم دوپهلو و یک aptness دوگانه نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]در عنوان «کشف آزادی: مبارزه مردانه علیه اقتدار» یک معنای دوگانه و یک جاذبه دوگانه وجود دارد
2. The professor was favorably impressed by the aptness to learn on the part of his students.
[ترجمه ترگمان]استاد با توجه به اطلاعاتی که در مورد قسمتی از دانش آموزانش به دست آورده بود، به طور مطلوب تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پروفسور به طور مطلوب تحت تأثیر پذیرش دانش آموزان خود قرار گرفت
3. Mine maxim is:experience wind and rain aptness see rainbow, pay out aptness get succeed.
[ترجمه ترگمان]شعار من این است: تجربه باد و تابش خورشید رنگین کمان را تجربه کند، و به موفقیت دست یابد
[ترجمه گوگل]حداکثر مین عبارت است از: تجربه برخورد باد و باران، رنگین کمان را نشان می دهد، پرداختن به صحت، موفق می شود
4. Results indicate that aptness of metaphor and expression style both affect Aad and persuasiveness significantly.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاکی از آن است که aptness بودن حالت و سبک بیان هر دو بر Aad اثر می گذارد و به طور قابل توجهی متقاعد کننده و اغوا کننده می شود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که متدلوژی استعاره و سبک بیان هر دو به طور معنی داری بر عاد و اعتقاد تأثیر می گذارد
5. By this emulation method, the driving error and aptness of loxodrome normal circular-arc bevel gear on the condition of errors can be analysed effectively.
[ترجمه ترگمان]با این روش emulation، خطای رانندگی و aptness دنده معمولی دنده معمولی در شرایط خطا می تواند به طور موثر تجزیه و تحلیل شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از این روش شبیه سازی، خطای رانندگی و قابلیت اطمینان چرخ دنده ای معمولی دایره ای قائم بر روی شرایط اشتباهات می تواند به طور موثر تحلیل شود
6. On the other hand, there had been an aptness of expression in the earlier Chinese arts.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، یک احتمال وجود داشت که در هنرهای رزمی حالت خاصی داشته باشد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، در هنرهای پیشین چینی، صحت بیان وجود داشت
7. The example is chosen solely for its aptness in illustrating the current pet theory of the critic.
[ترجمه ترگمان]این مثال تنها به خاطر aptness در نشان دادن نظریه حیوانات خانگی فعلی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مثال فقط برای صحت آن در نمایش نظریه کنونی حیوانات منتقد انتخاب شده است
8. Mine maxim is: experience aptness see rainbow, pay out aptness get succeed.
[ترجمه ترگمان]شعار من این است: تجربه در ارتباط با rainbow، حقوق و استعداد به موفقیت می رسد
[ترجمه گوگل]حداکثر مینیمم این است: تجربه پذیرفتن رنگین کمان را ببینید، پرداختن از صحت موفقیت آمیز است
9. We are conscious of our own aptness to err, and we feel the urgent need of a guide.
[ترجمه ترگمان]ما از استعداد خود در اشتباه آگاه هستیم و نیاز مبرم یک راهنما را احساس می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از اتفاقی که ما می توانیم بپرهیزیم، آگاه هستیم، و ما نیاز فوری به راهنمایی را احساس می کنیم
10. Therefore, the aptness in terms of culture and psychology is the criteria for the translatability of metaphor instead of equivalence.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در فرهنگ و فرهنگ مربوط به فرهنگ و روان شناسی، معیار استفاده از استعاره به جای تعادل است
[ترجمه گوگل]بنابراین، پذیرش از نظر فرهنگ و روانشناسی، معیارهای قابل ترجمه بودن استعاره به جای هم ارزی است
11. The phrase had considerable aptness.
[ترجمه ترگمان]این عبارت احتمال زیادی داشت
[ترجمه گوگل]این عبارت صحیح قابل توجه بود
12. "Jean, if monsieur pleases, " replied the newcomer, "Jean Passepartout, a surname which has clung to me because I have a natural aptness for going out of one business into another.
[ترجمه ترگمان]تازه وارد جواب داد: \"اگر میل داشته باشد،\" ژان وال ژان، یک نام خانوادگی که به من چسبیده بود، چون من استعداد طبیعی دارم که از یک کسب وکار به دنیای دیگر بروم
[ترجمه گوگل]ژان، اگر مسیح خوشحال باشد، تازه وارد پاسخ داد: «ژان پاستپرت، نام خانوادگی که به من چسبیده است، زیرا من برای یک شرکت به یک دیگر، یک جاذبه طبیعی دارم
13. The coach also spoke highly of Clarence Seedorf and the midfielder's performance against Lazi 'He's a player with great aptness to be our man of the match in a lot of games.
[ترجمه ترگمان]این مربی همچنین به شدت از کلارنس Seedorf و عملکرد هافبک در برابر Lazi صحبت کرد و نقش بازیکن ما در بازی در بسیاری از بازی ها را به عهده داشت
[ترجمه گوگل]مربی همچنین از کلارنس سیدورف و عملکرد کاردانش در برابر لاتزی سخن می گفت: 'او بازیکن ایده آل است که بتواند انسان بازی ما در بسیاری از بازی ها باشد
14. The breed is known for its calmness and friendly temper, intelligence, and aptness to learn.
[ترجمه ترگمان]این نژاد به خاطر آرامش و خلق و خوی دوستانه، هوش و استعداد مشهور است
[ترجمه گوگل]این نژاد به خاطر آرامش و خلق و خوی دوستانه، هوش و شایستگی یادگیری شناخته شده است