کلمه جو
صفحه اصلی

apothecary


معنی : داروساز، عطار، داروگر، هیاهو، داروفروش، حالت داروخانه
معانی دیگر : داروفروش، داروساز، داروگر

انگلیسی به فارسی

داروگر، داروساز، داروفروش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: apothecaries
• : تعریف: a person who prepares and sells drugs and other medicines; pharmacist.

• pharmacist, druggist
an apothecary was a person who prepared medicines for people; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

داروساز (اسم)
apothecary, pharmacist, chemist

عطار (اسم)
apothecary, druggist, grocer, perfumer

داروگر (اسم)
apothecary, pharmacist, druggist

هیاهو (اسم)
pother, commotion, apothecary, fanfare, explosion, ruckus, hubbub, donnybrook, hullabaloo, to-do

داروفروش (اسم)
apothecary, pharmacist, chemic

حالت داروخانه (اسم)
pother, apothecary

جملات نمونه

1. I am an apothecary of that hospital.
[ترجمه همتا] من داروساز این بیمارستان هستم
[ترجمه ترگمان]من پزشک آن بیمارستان هستم
[ترجمه گوگل]من درمانگاه این بیمارستان هستم

2. The apothecary came in his pony and trap just before Pa got home.
[ترجمه ترگمان]جوانک قبل از اینکه پدر به خانه برسد سوار اسب و درشکه او شد
[ترجمه گوگل]پرستار قبل از اینکه پا به خانه برسد، تسویه حساب و تله خود را گرفت

3. The apothecary took my money, wrapped up a bottle in blue paper and handed it over, hardly looking at me.
[ترجمه ترگمان]جوانک پولم را گرفت و یک بطری را در کاغذ آبی پیچید و آن را به من داد، به زحمت به من نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]متخصص روانپزشک پول خود را به دست آورد، یک بطری را در کاغذ آبی پیچید و آن را به دست آورد، به سختی به من نگاه کرد

4. Oh, he would be a doctor, an apothecary, but he was also a poisoner.
[ترجمه ترگمان]اوه، او یک دکتر بود، یک پزشک، اما یک مسموم کننده هم بود
[ترجمه گوگل]اوه، دکتر، متخصص روانپزشکی خواهد بود، اما او نیز مسموم بود

5. Peter is a famous apothecary of this town.
[ترجمه ترگمان]پیتر پزشک مشهوری از این شهر است
[ترجمه گوگل]پیتر یک متخصص معروف این شهر است

6. Apothecary My poverty, but not my will, consents.
[ترجمه ترگمان]از آن وقتی که از مغازه عطاری بیرون امدم
[ترجمه گوگل]Aptecarary فقر من، اما نه خواست من، موافقم

7. He was the usual cut and dry apothecary, of no particular age and color.
[ترجمه ترگمان]او همان پزشک معمولی و dry بود که سن و سال نداشت
[ترجمه گوگل]او متخصص طب سوزنی برش و خشک بود، بدون سن و رنگ مخصوص

8. He placed special orders at the Apothecary Shoppe: echinacea, goldenseal, chamomile teas.
[ترجمه ترگمان]سفارش های ویژه در مغازه عطاری بود: echinacea، چای بابونه، چای بابونه
[ترجمه گوگل]او سفارشات خاصی در فروشگاه Apothecary قرار داد: اکیناسه، چای طلایی، و بابونه

9. Does anyone even know what an apothecary is?
[ترجمه ترگمان]کسی حتی میدونه داروفروش چطور آدمیه؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی حتی می داند که یک متخصص روانشناسی چیست؟

10. The Apothecary in Diagon Alley is where many witches and wizards buy their potion - making supplies.
[ترجمه ترگمان]مغازه عطاری در کوچه دیاگون جایی است که بسیاری از جادوگرها و ساحره ها معجون سازی their را می خرند
[ترجمه گوگل]داروین در کوچه Diagon جایی است که بسیاری از جادوگران و جادوگران معجون خود را خریداری می کنند

11. The apothecary cooked the medicinal mixture in a big iron kettle.
[ترجمه ترگمان]پزشک مخلوط دارویی را در یک کتری آهنی بزرگ پخت
[ترجمه گوگل]متخصص روانشناسی مخلوط دارویی را در کتری آهن بزرگ پخته می کند

12. Apothecary: The availability of medicines makes the isle more orderly.
[ترجمه ترگمان]Apothecary: در دسترس بودن داروها، جزیره را منظم می سازد
[ترجمه گوگل]Apothecary: در دسترس بودن داروها باعث می شود جزیره منظم تر شود

13. Apothecary Society Messenger says: For the Banshee Queen!
[ترجمه ترگمان]فرستاده جامعه Apothecary می گوید: برای ملکه Banshee!
[ترجمه گوگل]مسجد جامع پزشکی می گوید: برای ملکه بانسه!

14. Apothecary Grick at the Apothecary Camp wants you to bring him 12 Deranged Explorer Brains.
[ترجمه ترگمان]Apothecary Grick در اردوگاه Apothecary خواستار این است که شما مغز ۱۲ Deranged Explorer را به او بدهید
[ترجمه گوگل]Apothecary Grick در اردوگاه آپاتست می خواهد شما را به 12 دنده اوردن اکسپلورر برساند

پیشنهاد کاربران

دواخانه

noun
[count] :
a person who prepared and sold medicines in past times

داروساز - داروگر ( این واژه قدیمیه )

معادل های امروزی برای این واژه :
Pharmacist - Chemist - Druggist

Pharmacy میشه داروخانه
البته pharmacist و Druggist همونایی هستن که میری داروخونه پشت کانتر نشستن و ازت دفترچت رو میگیرن و بهت قرص میدن. سازنده های دارو افراد دیگه ای هستن که chemist تقریبا درسته براش بکار ببریم. البته به جز شیمیدان ها چند گروه دیگر نیز در این فرایند نقش به سزایی دارن


کلمات دیگر: