1. The ancient Greeks dedicated many shrines to Aphrodite.
[ترجمه ترگمان]یونانیان باستان بسیاری از مقبره ها را به زیبایی اختصاص دادند
[ترجمه گوگل]یونانیان باستان مقبره های زیادی را به آفرودیت اختصاص داده اند
2. Zeus and Aphrodite were ancient Greek deities.
[ترجمه ترگمان]زئوس و آفرودیت خدایان قدیم یونانی بودند
[ترجمه گوگل]زئوس و آفرودیت یونانی باستانی بودند
3. Aphrodite was the ancient Greek goddess of love.
[ترجمه ترگمان]زیبایی الهه عشق یونان باستان بود
[ترجمه گوگل]آفرودیت الهه یونانی یونان باستان بود
4. Ares and Aphrodite were the ancient Greek deities of war and love. .
[ترجمه ترگمان]زیبایی و زیبایی خدایان باستانی یونان جنگ و عشق بودند
[ترجمه گوگل]آیرس و آفرودیت، یونانیان باستانی یونان جنگ و عشق بودند
5. Aphrodite belongs in the place of healing, for while love stabs the heart, passion heals.
[ترجمه ترگمان]زیبایی به جای شفا دادن به محل درمان تعلق دارد، چون در حالی که عشق به قلب ضربه می زند، شور و اشتیاق درمان می شود
[ترجمه گوگل]آفرودیت متعلق به جای شفا است، زیرا در عین حال عشق قلب را تسری می دهد، شور و شوق بهبود می یابد
6. Just before the sword would strike Smryna, Aphrodite changes her into a myrrh tree.
[ترجمه ترگمان]درست قبل از اینکه شمشیر به Smryna بخورد، Aphrodite او را تبدیل به یک درخت صمغ می کند
[ترجمه گوگل]درست قبل از اینکه شمشیر Smryna حمله کند، Aphrodite او را به یک درخت Mirrh تغییر می دهد
7. Paris awarded it to Aphrodite, beginning a chain of events that led to the Trojan War
[ترجمه ترگمان]پاریس آن را به زیبایی اهدا کرد و زنجیره ای از وقایعی را آغاز کرد که به جنگ تروا منجر شد
[ترجمه گوگل]پاریس آنرا به Aphrodite اعطا کرد و یک زنجیره ای از رویدادهایی را که منجر به جنگ تروا شد، آغاز کرد
8. Both Hera and Aphrodite bear children, but we hardly see these Goddesses in this capacity.
[ترجمه ترگمان]هر دو هرا و آفرودیت از کودکان مراقبت می کنند، اما ما به سختی این Goddesses را در این توان می بینیم
[ترجمه گوگل]هر دو هرا و آفرودیت فرزندان خود را می خورند، اما ما این الهه ها را در این توانایی ها به سختی می بینیم
9. Once Narcissus had fallen under the spell of Aphrodite he was lost.
[ترجمه ترگمان]یک بار دی زی زیر طلسم of از دست رفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که نارسیوس زیر طلسم Aphrodite سقوط کرد، از بین رفت
10. The story of Aphrodite does include an oblique reference to Demeter.
[ترجمه ترگمان]داستان آفرودیت از یک اشاره مورب به Demeter برخوردار است
[ترجمه گوگل]داستان آفرودیت شامل یک مرجع تقلیدی برای Demeter است
11. The origin of Aphrodite goes back to the most basic elements of nature, the Earth and the Sky.
[ترجمه ترگمان]منشا زیبایی به ابتدایی ترین عناصر طبیعت، زمین و آسمان برمی گردد
[ترجمه گوگل]منشاء آفرودیت به پایه های اصلی طبیعت، زمین و آسمان باز می گردد
12. He scorned Aphrodite, he worshiped only Artemis, the huntress chaste and fair.
[ترجمه ترگمان]او Aphrodite را تحقیر کرد و فقط آرتمس را می پرستید، زن شکارچی پاک دامن و منصف
[ترجمه گوگل]او Aphrodite را نفرین کرد، او فقط Artemis، شکارچی و منصفانه پرستش
13. Aphrodite using her power chiefly to ensnare and betray.
[ترجمه ترگمان]Aphrodite از قدرتش بیشتر برای به دام انداختن و خیانت استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]آفرودیت با استفاده از قدرت او به طور عمده به ضرب و شتم و خیانت
14. Aphrodite, of course, was on the side of Paris.
[ترجمه ترگمان]Aphrodite هم طرف پاریس بود
[ترجمه گوگل]البته آفرودیت در پاریس بود
15. Later Aphrodite herself brought ambrosia.
[ترجمه ترگمان]بعد Aphrodite را هم آورد
[ترجمه گوگل]پس از آن Aphrodite خود را آورده ambrosia