کلمه جو
صفحه اصلی

coinsurance


معنی : بیمه اتکایی، بیمه مشترک
معانی دیگر : بیمه ی جزئی (که بنابر آن شرکت بیمه فقط درصد معینی از خسارت وارده را می پردازد)، بازرگانى : بیمه مشترک

انگلیسی به فارسی

همکاری بیمه، بیمه اتکایی، بیمه مشترک


بیمه اتکایی، بیمه مشترک


انگلیسی به انگلیسی

• joint insurance

اسم ( noun )
(1) تعریف: insurance that is held jointly with another or others.

(2) تعریف: a type of property insurance in which the underwriter pays only part of a loss claim, usu. a certain percentage of the total value of the property.

مترادف و متضاد

بیمه اتکایی (اسم)
coinsurance, reinsurance, reassurance

بیمه مشترک (اسم)
coinsurance

جملات نمونه

1. We find out that the theory of coinsurance and that of internal capital market both can not explain the change of special capital structure of China's listed firms.
[ترجمه ترگمان]ما دریافتیم که نظریه of و بازار سرمایه داخلی هر دو نمی توانند تغییر ساختار خاص سرمایه شرکت های پذیرفته شده چین را توضیح دهند
[ترجمه گوگل]ما متوجه می شویم که تئوری همکاری بیمه و بازار سرمایه داخلی هر دو نمی تواند تغییر ساختار سرمایه ویژه شرکت های ذکر شده در چین را توضیح دهد

2. Insurers often stipulate deductible amount, coinsurance clause and limit of liability in their contracts, so as to the directors and officers carry one part of the losses and costs.
[ترجمه ترگمان]Insurers اغلب مبلغ مشمول کسر مالیات، شرط coinsurance و محدودیت مسیولیت در قراردادهای خود را تصریح می کنند، به طوری که مدیران و افسران یک بخش از زیان ها و هزینه ها را حمل می کنند
[ترجمه گوگل]بیمه گذاران اغلب مبلغ کافی، شرکت در مورد بیمه نامه و محدودیت مسئولیت در قراردادهای خود را تعیین می کنند، به این ترتیب که مدیران و افسران بخشی از ضرر و زیان را به عهده می گیرند

3. The establishment, modification and revocation of a coinsurance group as well as the formulation and amendment of its articles of association shall be reported to CIRC for archival filing.
[ترجمه ترگمان]ایجاد، اصلاح و ابطال یک گروه coinsurance و نیز تدوین و اصلاح مقالات مربوط به آن باید به بایگانی بایگانی بایگانی گزارش شود
[ترجمه گوگل]ایجاد، اصلاح و لغو یک گروه بیمه همگانی، و نیز فرمولاسیون و اصلاح مقررات آن، برای ثبت آرشیو CIRC گزارش می شود

4. To establish a coinsurance group, the establisher needs to formulate the corresponding articles of association.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک گروه coinsurance، the باید مواد مربوطه را تدوین کند
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک گروه بیمه همکار، سازنده باید مقررات مربوطه را فرموله کند

5. For example, the plan may allow a greater coinsurance reimbursement for use of a network provider or a low per- visit copay.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، این برنامه ممکن است به یک بازپرداخت coinsurance بزرگ تر برای استفاده از یک ارائهکننده شبکه یا a low برای هر copay اجازه دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، این طرح ممکن است بازپرداخت کل بیمه را برای استفاده از یک ارائه دهنده شبکه یا کمترین هزینه در هر بازدید کننده اجازه دهد

6. The coinsurance effect can explain why the state-controlled companies diversify, and we do not find any proof on the ineffectiveness of internal capital market of non-state-controlled companies.
[ترجمه ترگمان]اثر coinsurance می تواند توضیح دهد که چرا شرکت های تحت کنترل دولت متنوع هستند، و هیچ مدرکی بر ناکارآمدی بازار سرمایه داخلی شرکت های غیر دولتی نداریم
[ترجمه گوگل]اثر همکاری بیمه می تواند توضیح دهد که چرا شرکت های تحت کنترل دولتی متنوع می شوند و ما هیچ اثری بر عدم اثربخشی بازار سرمایه داخلی شرکت های غیر دولتی پیدا نمی کنیم

7. We find that coinsurance theory and internal capital market theory cann't explain the diversification behavior of China's listed firms.
[ترجمه ترگمان]ما متوجه شدیم که نظریه coinsurance و نظریه بازار سرمایه داخلی، رفتار متنوع شرکت های پذیرفته شده چین را توضیح نمی دهند
[ترجمه گوگل]ما دریافتیم که نظریه ی همکاری بیمه ای و نظریه بازار سرمایه داخلی نمی توانند رفتار متنوعی از شرکت های ذکر شده در چین را توضیح دهند

8. Except for spaceflight consortiums and nuclear insurance consortiums, no reinsurance company may join a coinsurance group.
[ترجمه ترگمان]بجز سفره ای فضایی پروازهای فضایی و شرکت های بیمه هسته ای، هیچ شرکت بیمه اتکایی ممکن است به گروه coinsurance بپیوندد
[ترجمه گوگل]بجز کنسرسیوم های فضایی و کنسرسیوم های هسته ای بیمه، هیچ شرکت بیمه بازنشستگی نمی تواند به یک گروه مشمول بیمه بپیوندد

9. Coinsurance may appear in the form of establishing a coinsurance group or concluding a coinsurance agreement.
[ترجمه ترگمان]Coinsurance ممکن است به شکل ایجاد یک گروه coinsurance یا عقد قرارداد coinsurance ظاهر شوند
[ترجمه گوگل]Co-insurance ممکن است در قالب یک گروه مشمول بیمه یا یک قرارداد همکاری بیمه ای ظاهر شود

10. I. An insurance company that underwrites large-scale commercial insurance business may adopt any of the following methods: underwriting insurance at another locality, coinsurance or master policy.
[ترجمه ترگمان]۱ یک شرکت بیمه که تجارت بیمه تجاری با مقیاس بزرگ را ایجاد می کند ممکن است هر کدام از روش های زیر را اتخاذ کند: بیمه بیمه در محل دیگری، coinsurance یا سیاست اصلی
[ترجمه گوگل]I یک شرکت بیمه ای که در زمینه تجارت بزرگ بیمه بازرگانی تأسیس می کند، می تواند هر یک از روش های زیر را در بیمه گذار بودن بیمه در یک محل دیگر، بیمه درمانی یا سیاست استادانه اتخاذ کند

11. It can segregate the risk, however, it is different from the coinsurance and the original insurance.
[ترجمه ترگمان]با این حال، جدا کردن ریسک از the و بیمه اصلی متفاوت است
[ترجمه گوگل]این می تواند خطر را جدا کند، با این حال، از بیمه مرکزی و بیمه اصلی متفاوت است


کلمات دیگر: