1. an appointive position
مقام انتصابی
2. Even under the appointive system the selection of judges is not immune from political influence and appointees are usually of the Presidents or governors own party.
[ترجمه ترگمان]حتی تحت سیستم appointive، انتخاب قضات از نفوذ سیاسی مصون نیست و گماشتگان دولت یا حزب خود را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]حتی در سیستم انتخابی، انتخاب قضات از نفوذ سیاسی نفوذ نمی کند و متصدیان معمولا از طرف رئیس جمهور یا فرماندار خود هستند
3. Accounting Appointive System is trying progressively in the whole country in recent years, and it has achieved a notable effect.
[ترجمه ترگمان]سیستم حسابداری حسابداری در سال های اخیر در حال تلاش بیشتر در کل کشور است و به یک اثر قابل توجه دست یافته است
[ترجمه گوگل]سیستم نظارت بر حسابداری در سال های اخیر به طور مداوم در کل کشور تلاش می کند و اثر قابل توجهی به دست آورده است
4. Concentrative accounting system is one of the basic forms of accounting appointive system.
[ترجمه ترگمان]سیستم حسابداری Concentrative یکی از اشکال اصلی سیستم حسابداری حسابداری است
[ترجمه گوگل]سیستم حسابداری متمرکز یکی از اشکال اساسی سیستم حسابداری حسابداری است
5. John Rabe served as chairman of the school board of trustees. The school adopted appointive employment system to recruit teachers, and the fund was provided by the German government.
[ترجمه ترگمان]جان Rabe به عنوان رئیس هیات امنای مدرسه خدمت کرد این مدرسه نظام استخدامی را برای استخدام معلمان اتخاذ کرده است و این صندوق توسط دولت آلمان تامین شده است
[ترجمه گوگل]جان راب رئیس هیئت امناء مدرسه بود این مدرسه برای استخدام معلمان به سیستم استخدام تعلیمی اعطا کرد و این صندوق توسط دولت آلمان تامین شد
6. Concentrative accounting system is one of the basic forms of accounting appointive system. It has been carried out gradually everywhere.
[ترجمه ترگمان]سیستم حسابداری Concentrative یکی از اشکال اصلی سیستم حسابداری حسابداری است این روند به تدریج در همه جا انجام می شود
[ترجمه گوگل]سیستم حسابداری متمرکز یکی از اشکال اساسی سیستم حسابداری حسابداری است این به تدریج در همه جا اجرا شده است