کلمه جو
صفحه اصلی

coagulum


معنی : لخته، دلمه، خون بسته، علقه
معانی دیگر : (به ویژه در مورد آبگونه های آلبومین دار) دلمه، انبست، ماسیده، همبسته، بند آیه

انگلیسی به فارسی

دلمه، خون بسته، علقه، لخته


کوآگولوم، لخته، دلمه، خون بسته، علقه


انگلیسی به انگلیسی

• lump of thickened matter

مترادف و متضاد

لخته (اسم)
lobe, clod, flocculation, thrombus, coagulum

دلمه (اسم)
congelation, clod, flocculation, coagulum, gelatine, jelly, gelatin, gel, posset

خون بسته (اسم)
coagulum

علقه (اسم)
coagulum

جملات نمونه

1. Cholelithiasis refers to the formation of coagulum in bile duct tree, which is the most common digestive diseases in clinic, The incidence of cholelithiasis is rising in recent years.
[ترجمه ترگمان]Cholelithiasis به تشکیل of در درخت مجاری صفراوی که شایع ترین بیماری های گوارشی در کلینیک است اشاره می کند که شیوع cholelithiasis در سال های اخیر در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]Cholelithiasis اشاره به تشکیل coagulum در درخت مجرای صفرا، که شایع ترین بیماری های گوارشی در کلینیک است، بروز cholelithiasis در سال های اخیر در حال افزایش است

2. Desiccation cracks and contracted pores of the primary coagulum are also remarkable in metacrysts of pyrite.
[ترجمه ترگمان]cracks desiccation و منافذ قراردادی the اولیه نیز در metacrysts پیریت قابل توجه هستند
[ترجمه گوگل]ترک های خشک شده و منافذ قراردادی coagulum اولیه نیز در metacrysts پیریت قابل توجه است

3. Rubber latex - Determination of coagulum content (sieve residue).
[ترجمه ترگمان]لاستیک latex لاستیکی - تعیین مقدار coagulum (باقیمانده غربال)
[ترجمه گوگل]لاتکس لاستیک - تعیین محتوای کواگولوم (باقیمانده غلاف)

4. The utility model provides a magnetic powder coagulum separator which can solve the problem in the prior art that the magnetic powder is not easy to be separated.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی یک جداکننده مغناطیسی را فراهم می کند که می تواند مشکل را در هنر قبلی حل کند که پودر مغناطیسی آسان نیست
[ترجمه گوگل]مدل ابزار، قطعه ای از قطعه مغناطیسی کوآگولوم را فراهم می کند که می تواند مشکل را در هنر قبلی حل کند که پودر مغناطیسی آسان نیست که از هم جدا شود

5. The coagulum power of multi - race nation serves as adhesion of Singapore economy modernization.
[ترجمه ترگمان]قدرت coagulum ملت چند نژادی به عنوان الحاق به مدرنیزه کردن اقتصاد سنگاپور عمل می کند
[ترجمه گوگل]قدرت کوآگولوم از نژاد چند نژاد به عنوان چسبندگی مدرنیزه کردن اقتصاد سنگاپور عمل می کند

6. The initiator mainly influences the coagulum content and reaction rate.
[ترجمه ترگمان]آغازگر به طور عمده بر محتوای coagulum و نرخ واکنش تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]آغازگر به طور عمده روی میزان کواگولوم و سرعت واکنش تأثیر می گذارد

7. The coagulum power of multi - race nation serves as the adhesion of Singapore economy modernization.
[ترجمه ترگمان]قدرت coagulum ملت چند نژادی به عنوان چسبندگی of اقتصادی سنگاپور عمل می کند
[ترجمه گوگل]قدرت کوآگولوم از نژاد چند نژاد به عنوان چسبندگی مدرنیزاسیون اقتصاد سنگاپور عمل می کند

8. Raw material: comes from selected local SCR RSS, USS, Cup lump, Fresh coagulum and sheets.
[ترجمه ترگمان]مواد خام: از SCR محلی منتخب، یو اس اس، توده کاپ، coagulum تازه و ورق حاصل می شود
[ترجمه گوگل]مواد اولیه از محلی انتخاب شده SCR RSS، USS، Cup lump، Coagulum تازه و ورقها می آید

9. Via experiments, analyzing the influences of water-plaster ratio on the plaster molding performance and plaster coagulum strength.
[ترجمه ترگمان]از طریق آزمایش ها، تجزیه و تحلیل تاثیرات نسبت رنگ - plaster بر عملکرد molding plaster و قدرت coagulum plaster
[ترجمه گوگل]از طریق آزمایشات، تجزیه و تحلیل تاثیرات نسبت آب و گچ در عملکرد قالب گیری گچ و قدرت کوآگولوم گچ

10. A kind of disinfectant for blood contaminant can dissolve blood and blood coagulum.
[ترجمه ترگمان]یک نوع داروی ضد عفونی برای آلودگی خون می تواند خون و خون را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]یک نوع ضد عفونی کننده برای آلودگی خون می تواند خونریزی و کلاژن خون را از بین ببرد

11. Addition of calcium and magnesium ions to soymilk resulted in limited decrement of clotting time, increment of coagulum strengthness and fall of adhesiveness of soymilk coagulum.
[ترجمه ترگمان]افزودن یون کلسیم و منیزیم به soymilk منجر به کاهش زمان لخته شدن زمان، افزایش of strengthness و سقوط of of شد
[ترجمه گوگل]افزودن یون های کلسیم و منیزیم به سویچ باعث کاهش محدودیت زمان لخته شدن، افزایش قدرت کوآگولوم و کاهش چسبندگی کوبی ماهی سویا می شود

12. That is to measure changes in physical properties during milk coagulation process for defining the coagulation time and then the optimal cutting time of coagulum.
[ترجمه ترگمان]این یعنی اندازه گیری تغییرات در خواص فیزیکی در طول فرآیند انعقاد شیر برای تعریف زمان انعقاد و سپس زمان برش بهینه of
[ترجمه گوگل]این برای اندازه گیری تغییرات خواص فیزیکی در طی روند انعقاد شیر برای تعیین زمان انعقاد و سپس زمان برش مطلوب کوآگولوم است

13. The amber is one-and-a-half kind of gem shape stone, the many years ago it once was the secretion coagulum .
[ترجمه ترگمان]کهربایی، یکی از سنگ های ریز و نیمه جواهر، چند سال پیش، ترشح هورمون coagulum بود
[ترجمه گوگل]این کهربا یک سنگ نیمه سنگی است که در سالهای اولیه پیش از آن، کلاژن ترشحی بوده است

14. In the seminal fluid, PSA is involved directly in the liquefaction of the seminal coagulum.
[ترجمه ترگمان]در سیال اصلی، PSA مستقیما در روان گرایی of نقش دارد
[ترجمه گوگل]در مایع منی، PSA به طور مستقیم در مایع سازی کوآگولوم منی دخالت دارد


کلمات دیگر: