کلمه جو
صفحه اصلی

breastwork


معنی : استحکام یا سنگر موقتی، نردهبندی عرشه جلو کشتی
معانی دیگر : سنگر موقت، دیواره ی پدافندی که با عجله بسازند، خاکریز جان پناه، سنگر ایستاده

انگلیسی به فارسی

استحکام یا سنگر موقتی، نرده‌بندی عرشه جلو کشتی


سرقت، استحکام یا سنگر موقتی، نردهبندی عرشه جلو کشتی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a temporary, hastily built defensive fortification, usu. of breast height.

• temporary fortification

مترادف و متضاد

استحکام یا سنگر موقتی (اسم)
breastwork

نرده بندی عرشه جلو کشتی (اسم)
breastwork

جملات نمونه

1. Methods Perforate the outside breastwork of nasal cavity and dacryocyst underwent transnasal endoscopic used microwave and electric drill.
[ترجمه ترگمان]روش هایی که در خارج از حفره بینی قرار دارند و dacryocyst تحت پوشش مایکروویو و مته برقی قرار گرفته اند، تحت عمل قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]روش ها: سونوگرافی خارج از حفره بینی و داکریوسیستون از طریق میکروسکوپ و مته الکتریکی مورد استفاده قرار گرفتند

2. One of the shells landed on the breastwork of our shelter and did not explode.
[ترجمه ترگمان]یکی از گلوله ها روی لبه پناه گاه ما فرود آمد و منفجر نشد
[ترجمه گوگل]یکی از پوسته ها در سقف پناهگاه ما فرود آمد و منفجر نشد

3. I feel very much like an officer who has stormed a breastwork despite his severe wounds.
[ترجمه ترگمان]من خیلی شبیه به یک افسر هستم که علی رغم زخم های شدید او به یک breastwork حمله کرده است
[ترجمه گوگل]من بسیار شبیه یک افسر است که با وجود زخم های شدید خود، یک جراحت را به سرقت برد

4. Most brilliantly victorious day, when every house was a fortress, every window a breastwork .
[ترجمه ترگمان]در روز پیروزی، همه خانه ها به سوی breastwork تاختند
[ترجمه گوگل]بیشترین روز پیروزی درخشان، زمانی که هر خانه یک قلعه بود، هر پنجره یک سرقت بود

5. A swarthy boy opened a book and propped it nimbly under the breastwork of his satchel.
[ترجمه ترگمان]پسرکی سیه چرده کتابی را باز کرد و به چابکی در زیر the جمع کرد
[ترجمه گوگل]یک پسر شیک یک کتاب را باز کرد و آن را به طور شلوغ در زیر سینه بند خود قرار داد

6. In the burning village I was visible to everyone and as soon as I dove into one of the trenches, the shell exploded on the breastwork .
[ترجمه ترگمان]در دهکده سوزان، من برای همه قابل رویت بودم و به محض اینکه به یکی از سنگرها پناه بردم، گلوله در the منفجر شد
[ترجمه گوگل]در روستای سوزان من برای همه قابل مشاهده بود و به محض ورود به یکی از ترانشه ها، پوسته منفجر شد


کلمات دیگر: