1. a colonel is above a major
یک سرهنگ مافوق یک سرگرد است.
2. a colonel outranks a captain
یک سرهنگ،مافوق یک سروان است.
3. full colonel
سرهنگ تمام
4. the colonel veiled his anger with soft words
سرهنگ خشم خود را با کلماتی آرام پوشاند.
5. lieutenant is inferior to colonel
ستوان مادون سرهنگ است.
6. a captain comes after a colonel
سروان از سرهنگ پایین تر است.
7. he was busted from a colonel to a major
از درجه ی سرهنگی به سرگردی تنزل رتبه یافت.
8. he jumped rapidly from captain to colonel
او به سرعت از سروانی به سرهنگی ارتقا یافت.
9. he was raised to the rank of colonel
او را به مقام سرهنگی رساندند.
10. A colonel is three steps above a captain.
[ترجمه ترگمان]سرهنگ سه قدم بالاتر از یک فرمانده است
[ترجمه گوگل]سرهنگ سه گام بالاتر از یک کاپیتان است
11. The meeting will be chaired by Colonel E. Smith .
[ترجمه ترگمان]ریاست جلسه به ریاست سرهنگ ای اسمیت
[ترجمه گوگل]جلسه توسط سرهنگ E اسمیت هدایت خواهد شد
12. The colonel was stripped of his rank .
[ترجمه ترگمان]سرهنگ از مقامش خلع شده بود
[ترجمه گوگل]سرهنگ از رتبه او محروم شد
13. Who is immediately above a colonel in rank?
[ترجمه ترگمان]کیست که در درجه سرهنگی بالاتر از یک سرهنگ باشد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی بلافاصله بالای سرهنگ است؟
14. The colonel rushed up to Earle, shaking his gun at him.
[ترجمه ترگمان]سرهنگ به سوی Earle دوید و تفنگش را به سوی او تکان داد
[ترجمه گوگل]کلنل به ارل سرازیر شد، تکان دادن اسلحه به او
15. The Colonel gave me advice on how to comport myself in the White House.
[ترجمه ترگمان]سرهنگ به من توصیه کرد که چطور خودم را در کاخ سفید نگه دارم
[ترجمه گوگل]سرهنگ به من توصیه کرد که چگونه خودم را در کاخ سفید برگردانم
16. His colonel had designs on his wife.
[ترجمه ترگمان]سرهنگ نقشه های خود را برای همسرش طراحی کرده بود
[ترجمه گوگل]سرهنگ او در مورد همسرش طرح داشته است