1. The world lives at daggers drawn in a cold war.
[ترجمه ترگمان]دنیا به خنجر آغشته شده در جنگ سرد زندگی می کند
[ترجمه گوگل]جهان در دزدان دریایی در جنگ سرد کشته می شود
2. With the Cold War almost over, the talks were a mere formality.
[ترجمه ترگمان]گفتگو با جنگ سرد تقریبا تمام شده بود، گفتگو صرفا تشریفاتی بود
[ترجمه گوگل]با تقریبا تمام شدن جنگ سرد، مذاکرات تنها فرمالیته بود
3. Throughout the Cold War, the Allies asserted their right to move freely between the two Berlins.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ سرد، متفقین ادعا کردند که حق دارند آزادانه بین دو کشور حرکت کنند
[ترجمه گوگل]در طول جنگ سرد، متحدان حق خود را نسبت به حرکت آزادانه بین دو برلین اعلام کردند
4. With the end of the Cold War, several warships were put into mothballs.
[ترجمه ترگمان]در پایان جنگ سرد، چند کشتی جنگی به جای گلوله قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با پایان جنگ سرد، چندین کشتی جنگی به موتور سیکلت گذاشته شد
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
6. During the Cold War the threat of nuclear annihilation was always on people's minds.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ سرد، تهدید نابودی هسته ای همیشه در ذهن مردم بود
[ترجمه گوگل]در طول جنگ سرد تهدید انهدام هسته ای همیشه در ذهن مردم بود
7. The end of the Cold War was a defining moment for the world in more ways than one.
[ترجمه ترگمان]پایان جنگ سرد یک لحظه تعیین کننده برای جهان به مراتب بیش از یک سال بود
[ترجمه گوگل]پایان جنگ سرد یک لحظه تعیین کننده برای جهان بود که بیشتر از آن است
8. The end of the Cold War has produced the prospect of a new world order based on international co-operation.
[ترجمه ترگمان]پایان جنگ سرد چشم انداز یک نظم جهانی جدید براساس هم کاری بین المللی را ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]پایان جنگ سرد چشم انداز یک نظم جهانی جدید مبتنی بر همکاری بین المللی را ایجاد کرده است
9. Essentially, we are talking about the cold war period.
[ترجمه ترگمان]اساسا، ما در مورد دوره جنگ سرد صحبت می کنیم
[ترجمه گوگل]اساسا ما در مورد دوره جنگ سرد صحبت می کنیم
10. There are encouraging signs that cold war attitudes are on the way out.
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی دلگرم کننده وجود دارد که نگرش های جنگ سرد در حال انجام است
[ترجمه گوگل]نشانه های تشویقی وجود دارد که نگرش های جنگ سرد در راه است
11. The cold war came to an end.
[ترجمه ترگمان]جنگ سرد پایان یافت
[ترجمه گوگل]جنگ سرد به پایان رسید
12. Spy thrillers with plots based on the Cold War look particularly dated nowadays.
[ترجمه ترگمان]داستان های پلیسی که براساس جنگ سرد ساخته شده بودند، امروزه به طور خاص مورد تاریخ قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]هیجان انگیز جاسوسی با نقشه های مبتنی بر جنگ سرد به ویژه امروزه به نظر می رسد
13. During the Cold War, U-2 spy plane pilots installed rear-view mirrors on the aircraft to monitor their exhaust.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ سرد، خلبانان هواپیماهای جاسوسی U - ۲، آینه های دید عقب را بر روی هواپیما نصب کردند تا اگزوز آن ها را کنترل کنند
[ترجمه گوگل]در طول جنگ سرد، خلبانان هواپیما جاسوسی U-2، هواپیما را برای نظارت بر اگزوز خود نصب کردند
14. A malign child of the Cold War who had once been the uncrowned underworld king of Berlin.
[ترجمه ترگمان]بچه بدی از جنگ سرد که زمانی پادشاه دنیای زیرزمینی برلین بود
[ترجمه گوگل]کودک خشونتبار جنگ سرد که بعدها یک پادشاه برلین زیرزمینی است
15. With the cold war over, I became an embarrassment to my parents and a joke to my kids.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]با پایان جنگ سرد، من به والدین من خجالت زده شدم و به بچه هایم شگفت زده شدم