کلمه جو
صفحه اصلی

bourdon


معنی : عصای زوار
معانی دیگر : (موسیقی - در نی انبان یا bagpipe) نی یا لوله ی صدا ساز، باتون

انگلیسی به فارسی

عصای زوار، باتون


بوردون، عصای زوار


انگلیسی به انگلیسی

• drone bass of a bagpipe or organ

مترادف و متضاد

عصای زوار (اسم)
bourdon

جملات نمونه

1. The pressure proportional elastic deformation of this bourdon tube is transmitted through a low friction movement to the knife edge pointer.
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل کشسان تناسبی این لوله bourdon از طریق یک حرکت کم اصطکاک به اشاره گر تیغه چاقو منتقل می شود
[ترجمه گوگل]تنش کششی متناسب با فشار این لوله بوردون از طریق حرکت اصطکاک کم به اشاره گر لبه چاقو منتقل می شود

2. Tom Bourdon, 3 and his husband interviewed more than a dozen private adoption agencies when they began the adoption process two years ago.
[ترجمه ترگمان]تام بوردون ۳ و همسرش بیش از دوازده موسسه فرزندخواندگی خصوصی را هنگامی که دو سال پیش فرآیند فرزند خواندگی را آغاز کردند، مصاحبه کردند
[ترجمه گوگل]تام بوردون، 3 و شوهرش بیش از دوازده آژانس تصویب خصوصی، زمانی که روند تصویب دو سال پیش را آغاز کردند، مصاحبه کردند

3. What kind of piping system should the Bourdon effect be considered to?
[ترجمه ترگمان]بعد از آن چه نوع سیستم لوله کشی باید در نظر گرفته شود؟
[ترجمه گوگل]چه نوع سیستم لوله کشی باید تاثیر بورودون را در نظر بگیرد؟

4. Pressure gauges shall generally be bourdon tube or bellows type.
[ترجمه ترگمان]gauges فشار به طور کلی لوله یا نوع نعره خواهند بود
[ترجمه گوگل]فشار سنج به طور کلی باید لوله بورودون یا سیلندر باشد

5. The Bourdon - type pressure gauge is more convenient for most purposes than a liquid manometer.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری فشار نوع بوردون بیشتر برای بیشتر اهداف راحت تر از مایع manometer مایع است
[ترجمه گوگل]فشار سنج بوردون برای مقاصد بیشتر از یک مانومتر مایع مناسب است

6. From the Boulevard Bourdon to the bridge of Austerlitz one of those clamors which resemble billows stirred the multitude.
[ترجمه ترگمان]از بولوار بوردون تا پل اوسترلیتز، یکی از آن غرش های مخوف که به امواج شباهت دارد جمعیت را تکان می دهد
[ترجمه گوگل]از بلوار بوردون تا پل Austerlitz یکی از آن فشنگها که شبیه بیلدها بود، جمعیت را تعدیل کردند

7. Bourdon is so eager to get back to the stage he is literally dreaming about it.
[ترجمه ترگمان]بوردون خیلی مشتاق است که به مرحله ای برسد که در واقع رویای آن را در سر داشته باشد
[ترجمه گوگل]بوردون مشتاق بازگشت به صحنه ای است که به معنای واقعی کلمه رویای آن است

8. The characteristic of C-type Bourdon tube is analyzed with finite element method.
[ترجمه ترگمان]مشخصه لوله بوردون نوع C با روش اجزا محدود تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]مشخصه لوله C-type Bourdon با روش عناصر محدود تجزیه و تحلیل می شود

9. The body of a woman is trapped under a collapsed building in Bourdon in Port-au-Prince, Haiti, Jan. 1 20
[ترجمه ترگمان]جسد یک زن در یک ساختمان فروریخته در بوردون در پورت پرنس، هاییتی، ۱ ژانویه ۲۰ ژانویه گرفتار شده است
[ترجمه گوگل]بدن یک زن تحت یک ساختمان فروپاشی در بوردون در بندرع پرنس، هائیتی، 20 ژانویه 20 به دام افتاده است

10. Instrument is made up of control and indication system, which are lead by separate bourdon tube.
[ترجمه ترگمان]ابزار از سیستم کنترل و علامت تشکیل شده است که با لوله bourdon جداگانه هدایت می شوند
[ترجمه گوگل]ابزار ساخته شده از سیستم کنترل و نشانه است که توسط لوله بوردون جداگانه هدایت می شود

11. By using ANSYS5 7 software, the relationship between load and displacement of Bourdon tube can be analyzed quantitatively by entering modeling pattern and design parameters.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نرم افزار ANSYS۵ ۷، رابطه بین بار و جابه جایی لوله بوردون را می توان به صورت کمی با ورود به الگوی مدل سازی و پارامترهای طراحی آنالیز کرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از نرم افزار ANSYS5 7، رابطه بین بار و جابه جایی لوله بوردون، می تواند کمی با وارد کردن الگوی مدل سازی و پارامترهای طراحی، کمی سنجیده شود

12. These pressure sources are measured by two independent but matched Bourdon tubes, housed within an aluminum case.
[ترجمه ترگمان]این منابع فشار توسط دو لوله مستقل ولی مطابق با لوله های بوردون اندازه گیری می شوند
[ترجمه گوگل]این منابع فشار توسط دو لوله مستقل اما متناظر با بوردون اندازه گیری شده، در داخل یک مورد آلومینیومی قرار گرفته است

13. Instrument is made up of control indication system, which are lead by separate bourdon tube.
[ترجمه ترگمان]ابزار از سیستم نشانه کنترل تشکیل شده است که با لوله bourdon مجزا هدایت می شوند
[ترجمه گوگل]ابزار از سیستم نشانگر کنترل ساخته شده است که توسط لوله بوردون جداگانه هدایت می شوند

14. Effect of different solvents on thermal decomposition of RDX was studied by using special Bourdon manometer.
[ترجمه ترگمان]تاثیر حلال های مختلف بر تجزیه گرمایی of با استفاده از لوله های مخصوص بوردون مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر استفاده از حلال های مختلف بر تجزیه حرارتی RDX با استفاده از منومورف بووردون ویژه مورد بررسی قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

لوله ای که خمشش شبیه عصا خم شده ( علت گفتن عصا )


کلمات دیگر: