1. an archery contest
مسابقه ی تیراندازی با کمان
2. Activities available include squash, archery and swimming to name but a few.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های موجود شامل اسکواش، تیراندازی و شنا به نام اما چند نفر است
[ترجمه گوگل]فعالیت های موجود شامل اسکواش، تیراندازی با کمان و شنا به نام، اما چند
3. The boy, Allen of the Dale, taught her archery.
[ترجمه ترگمان]اون پسر، الن دیل به اون تیراندازی یاد داده
[ترجمه گوگل]پسر، آلن دیل، به تیرکمانش تدریس کرد
4. There's archery on-site too as well as a simulated parachute jump.
[ترجمه ترگمان]تیر اندازی هم در محل و همچنین یک پرش با چترنجات شبیه سازی شده وجود دارد
[ترجمه گوگل]تیراندازی با کمان در محل و همچنین یک پرش شبیه سازی چتربازی وجود دارد
5. Before, archery was a series of flights of shooters aiming at a target and counting up their scores.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن، تیراندازی مجموعه ای از flights بود که هدف آن ها هدف قرار گرفتن و شمارش امتیازات آن ها بود
[ترجمه گوگل]پیش از این، تیراندازی با یک سری پرواز از تیراندازان به منظور هدف و شمارش امتیازات خود بود
6. Occasionally archery competitions are held here - a perfect setting for such an event.
[ترجمه ترگمان]گهگاه رقابت های تیراندازی با کمان در اینجا برگزار می شوند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مسابقات تیراندازی تیراندازی برگزار می شود - یک محیط کامل برای چنین رویدادی
7. The archery athletic field on 13 th produces four gold medals.
[ترجمه ترگمان]میدان ورزشی تیراندازی با تیراندازی ۱۳ مدال طلا را تولید می کند
[ترجمه گوگل]میدان ورزشی تیراندازی شطرنج در 13th تولید چهار مدال طلا
8. What interested you when you thought about archery?
[ترجمه ترگمان]وقتی در مورد تیراندازی فکر می کردی، چی بهت علاقه داشت؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی شما راجع به تیراندازی فکر میکنید؟
9. A collection of fishing, archery, paintball, canoeing, water yo-yo, bamboo cutting, Happy yo-yo market and lawn and many other entertainment.
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه از ماهی گیری، تیر اندازی، قایقرانی، قایقرانی، قایق سواری، yo، yo، بازار yo و بسیاری از تفریحات دیگر
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از ماهیگیری، تیراندازی با کمان، پینت بال، قایقرانی، آب یو یو، برش بامبو، بازار یو یو خوشحال و چمن و بسیاری از سرگرمی های دیگر
10. The archery is a movement every day, lets the human feel a little stuffily .
[ترجمه ترگمان]تیراندازی هر روز یک جنبش است، اجازه بدهید که انسان احساس ضعف کند
[ترجمه گوگل]تیراندازی هر روز یک حرکت است، اجازه می دهد که انسان کمی آرام باشد
11. One who practises archery is typically known as an "archer" or "bowman, " and one who is fond of or an expert at archery can be referred to as a "toxophilite.
[ترجمه ترگمان]یکی از افرادی که تیراندازی به تیراندازی را انجام می دهد، به عنوان \"archer\" یا \"bowman\" شناخته می شود و کسی که دوست دارد یا متخصص در تیراندازی است را می توان به عنوان \"toxophilite\" یاد کرد
[ترجمه گوگل]کسی که تیراندازی می کند، به طور معمول به عنوان یک قهرمان شناخته می شود و کسی که علاقه مند است یا یک متخصص در تیراندازی می تواند به عنوان 'توکسوفیلیت' نامگذاری شود
12. Archery Development in China, has more than 20 years of history.
[ترجمه ترگمان]توسعه Archery در چین بیش از ۲۰ سال سابقه دارد
[ترجمه گوگل]توسعه تیراندازی با کمان در چین، بیش از 20 سال سابقه دارد
13. Olympic archery gold medalist kim Kyung Wook knows how demanding her sport can be.
[ترجمه ترگمان]تیراندازی با مدال طلا المپیک، کیم kyung میدونه که چقدر ورزش می تونه داشته باشه
[ترجمه گوگل]کیم کیانگ ووک، مدال طلای المپیک تیراندازی با کمان، می داند که چگونه می تواند او را به ورزش دعوت کند