1. Your potential appetence and unknown characteristcs, on the other hand, will fully reveal just because you have done your level best!
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر پتانسیل شما به طور کامل آشکار خواهد شد چون شما بهترین کار خود را کرده اید!
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، تجربه بالقوه و شخصیت های ناشناخته به طور کامل نشان داده خواهد شد، زیرا شما بهترین سطح خود را انجام داده اید!
2. Officials were amiable so appetence to people increased and the support rate for government rose.
[ترجمه ترگمان]مقامات به قدری دوست داشتنی بودند که به مردم افزایش یافت و نرخ حمایت دولت افزایش یافت
[ترجمه گوگل]مقامات دوستانه بودند، لذت بردن از مردم افزایش یافت و نرخ حمایت برای دولت افزایش یافت
3. Because the laugh is a kind of appetence of people, right?
[ترجمه ترگمان]چون خندیدن یه جور of، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]از آنجا که خنده یک نوع علاقه مردم است، درست است؟
4. The invention refers to appetence measurement for animals.
[ترجمه ترگمان]اختراع به ارزیابی appetence برای حیوانات اشاره دارد
[ترجمه گوگل]این اختراع به اندازه گیری خواسته برای حیوانات اشاره دارد
5. Your appetence is so natural and fierce. For example, without advertisement and mobilization, so many people flock around you and agree on your ideals.
[ترجمه ترگمان]appetence شما خیلی طبیعی و درنده است برای مثال، بدون آگهی و بسیج، بسیاری از مردم دور شما جمع می شوند و با ideals موافق هستند
[ترجمه گوگل]خواسته شما خیلی طبیعی و شدید است برای مثال، بدون تبلیغات و بسیج، بسیاری از مردم در اطراف شما گله می کنند و با آرمان های خود موافقند
6. Or, love is only one appetence of the human being, no relation to whom?
[ترجمه ترگمان]یا عشق فقط یکی از افراد بشر است و هیچ نسبتی با آن ها ندارد؟
[ترجمه گوگل]یا، عشق تنها یک خواسته انسان است، هیچ ارتباطی با آن ندارد؟
7. We have all appetence for success, and we know that people who fail because they keep giving up.
[ترجمه ترگمان]ما همه appetence برای موفقیت داریم، و می دانیم که افرادی که شکست می خورند به این دلیل که تسلیم می شوند
[ترجمه گوگل]ما تمام خواسته های خود را برای موفقیت داریم و می دانیم که افرادی که شکست می خورند، به دلیل عدم رضایت دادن
8. Of course, I do. even every one have it! because the laugh is a kind of appetence of people, right?
[ترجمه ترگمان] البته که دارم! حتی همه اون ها رو دارن چون خنده از مردم of، درسته؟
[ترجمه گوگل]البته من حتی هر کس آن را دارد! چرا که خنده یک نوع علاقه مردم است، درست است؟
9. However we realized someday that adulthood means more than appetence.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما روزی متوجه شدیم که بزرگسالی به معنای بیش از appetence است
[ترجمه گوگل]با این حال ما متوجه شدیم روزی که بزرگسالی به معنای بیش از ظرافت است
10. Based on Darwin's studies of mankind, the author examines the reasons of crime, which include heredity, variation, appetence, etc.
[ترجمه ترگمان]براساس مطالعات داروین از نوع بشر، مولف به بررسی دلایل جرم می پردازد که شامل وراثت، تنوع، appetence و غیره است
[ترجمه گوگل]بر اساس مطالعات داروین درباره بشر، نویسنده، دلایل جرم و جنایت را بررسی می کند که شامل وراثت، تنوع، تمایلات و غیره می باشد
11. When your ability to pay is greater than your appetence, you are rich.
[ترجمه ترگمان]زمانی که توانایی شما برای پرداخت بیشتر از appetence است، شما ثروتمند هستید
[ترجمه گوگل]هنگامی که توانایی شما برای پرداخت بیشتر از میل شماست، شما ثروتمند هستید