بازرگانى : سرمایه گذارى بیش از حد
overinvestment
بازرگانى : سرمایه گذارى بیش از حد
انگلیسی به فارسی
سرمایه گذاری بیش از حد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of investment.
جملات نمونه
1. But growth was driven by financial leverage and overinvestment.
[ترجمه ترگمان]اما رشد ناشی از اهرم مالی و overinvestment بود
[ترجمه گوگل]اما رشد به وسیله اهرم مالی و سرمایه گذاری بیش از حد منجر شد
[ترجمه گوگل]اما رشد به وسیله اهرم مالی و سرمایه گذاری بیش از حد منجر شد
2. The DPP says overinvestment in China and the loss of jobs to the mainland are to blame for Taiwan's economic problems.
[ترجمه ترگمان]DPP می گوید overinvestment در چین و از دست دادن مشاغل در سرزمین اصلی مقصر مشکلات اقتصادی تایوان هستند
[ترجمه گوگل]DPP می گوید سرمایه گذاری بیش از حد در چین و از دست دادن مشاغل به سرزمین اصلی، برای مشکلات اقتصادی تایوان سرزنش می شود
[ترجمه گوگل]DPP می گوید سرمایه گذاری بیش از حد در چین و از دست دادن مشاغل به سرزمین اصلی، برای مشکلات اقتصادی تایوان سرزنش می شود
3. In addition, centered ownership structure neither constrains overinvestment nor promotes the effective investment in non-state-holding enterprises.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، ساختار مالکیت متمرکز نه overinvestment را محدود می کند و نه سرمایه گذاری موثر در شرکت های دارای سرمایه گذاری غیر دولتی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ساختار مالکیت متمرکز نه سرمایه گذاری بیش از حد سرمایه را محدود می کند و نه سرمایه گذاری موثر در شرکت های غیر دولتی را ترویج می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ساختار مالکیت متمرکز نه سرمایه گذاری بیش از حد سرمایه را محدود می کند و نه سرمایه گذاری موثر در شرکت های غیر دولتی را ترویج می کند
4. Discusses the relation between local government fostering, soft restriction on business budget and overinvestment.
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد رابطه بین حمایت دولت محلی، محدودیت نرم بر روی بودجه کسب وکار و overinvestment
[ترجمه گوگل]بحث رابطه بین تقویت دولت محلی، محدودیت نرم افزاری در بودجه کسب و سرمایه و سرمایه گذاری بیش از حد است
[ترجمه گوگل]بحث رابطه بین تقویت دولت محلی، محدودیت نرم افزاری در بودجه کسب و سرمایه و سرمایه گذاری بیش از حد است
5. Heavy government involvement in the economy has resulted in overinvestment and overcapacity in some industries.
[ترجمه ترگمان]مشارکت سنگین دولت در اقتصاد منجر به overinvestment و overcapacity در برخی صنایع شده است
[ترجمه گوگل]دخالت دولت های سنگین در اقتصاد منجر به سرمایه گذاری بیش از حد و افزایش ظرفیت در برخی از صنایع شده است
[ترجمه گوگل]دخالت دولت های سنگین در اقتصاد منجر به سرمایه گذاری بیش از حد و افزایش ظرفیت در برخی از صنایع شده است
6. The ensuing monetary creation is fuelling rising inflation, systematic overinvestment and an overextended banking system.
[ترجمه ترگمان]ایجاد پولی متعاقب، افزایش تورم، overinvestment سیستماتیک و سیستم بانکی overextended است
[ترجمه گوگل]ایجاد خلق پولی باعث افزایش تورم، سرمایه گذاری بیش از حد سیستماتیک و سیستم بانکی بیش از حد می شود
[ترجمه گوگل]ایجاد خلق پولی باعث افزایش تورم، سرمایه گذاری بیش از حد سیستماتیک و سیستم بانکی بیش از حد می شود
7. In fact, as demand soars and contracts, first movers are at significant risk of overinvestment.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، همان طور که تقاضا اوج می گیرد و قراردادها، درجه اول در معرض خطر جدی overinvestment قرار دارند
[ترجمه گوگل]در واقع، به عنوان تقاضا افزایش می یابد و قرارداد، اولین حرکت می کند در معرض خطر سرمایه گذاری بیش از حد
[ترجمه گوگل]در واقع، به عنوان تقاضا افزایش می یابد و قرارداد، اولین حرکت می کند در معرض خطر سرمایه گذاری بیش از حد
پیشنهاد کاربران
سرمایه گذاری مکفی
کلمات دیگر: