آزمون تصویربرداری
projective test
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• psychological test which reveals the personality of the testee by the way in which he projects his own reality into the test stimuli
جملات نمونه
1. Queslionnaire test, projective test and situation test are three test technologies in Psychology.
[ترجمه ترگمان]آزمون Queslionnaire، آزمون projective و آزمون وضعیت سه فن آوری آزمایشی در روان شناسی هستند
[ترجمه گوگل]آزمون ملاقات، تست تصویری و آزمون وضعیت، سه تکنولوژی تست در روانشناسی است
[ترجمه گوگل]آزمون ملاقات، تست تصویری و آزمون وضعیت، سه تکنولوژی تست در روانشناسی است
2. It was chiefly projective test in modern psychological test, and its main function was to test the personality characteristics.
[ترجمه ترگمان]این امر عمدتا در آزمون روانشناسی مدرن آزمون projective بود و وظیفه اصلی آن آزمودن ویژگی های شخصیتی بود
[ترجمه گوگل]این آزمون عمدتا در معرض تست روانشناسی مدرن بود و تابع اصلی آن تست ویژگیهای شخصیت بود
[ترجمه گوگل]این آزمون عمدتا در معرض تست روانشناسی مدرن بود و تابع اصلی آن تست ویژگیهای شخصیت بود
3. It reserved the character of Projective Test whose purpose couldn't be guessed by tester. Another merit of it is easy and quick use.
[ترجمه ترگمان]آن شخصیت تست Projective را که هدفش نمی توانست توسط تستر حدس بزند، حفظ کرد یکی دیگر از محاسن آن آسان و سریع است
[ترجمه گوگل]این ویژگی شخصیت تست پروژه را که هدفش توسط تستر حدس زده نمی شود، حفظ کرد یکی دیگر از شایستگی های آن آسان و سریع است
[ترجمه گوگل]این ویژگی شخصیت تست پروژه را که هدفش توسط تستر حدس زده نمی شود، حفظ کرد یکی دیگر از شایستگی های آن آسان و سریع است
4. The study adopted the supraliminal Priming test and projective test to discuss the implicit attribution.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه از آزمون supraliminal Priming و آزمون projective برای بحث در مورد نسبت ضمنی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]در این مطالعه، آزمون اولیه آزمایش اولیه و تست تصویری برای بحث در مورد ضمایم ضمنی آمده است
[ترجمه گوگل]در این مطالعه، آزمون اولیه آزمایش اولیه و تست تصویری برای بحث در مورد ضمایم ضمنی آمده است
5. This paper conducted a perspective projective test with respect to the time perspective and proactive personality.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک آزمون projective پرسپکتیو را با توجه به دیدگاه زمانی و شخصیت پیش گس تر انجام داد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک تئوری نمایشی چشم انداز با توجه به دیدگاه زمان و شخصیت پیشرو انجام داد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک تئوری نمایشی چشم انداز با توجه به دیدگاه زمان و شخصیت پیشرو انجام داد
6. Rorschach Inkblot Test is the most popular projective test, which is also one of the most important personality tests.
[ترجمه ترگمان]آزمون Inkblot Inkblot، most آزمون projective است که یکی از مهم ترین تست های شخصیت است
[ترجمه گوگل]Rorschach Inkblot Test محبوب ترین تست تصویری است که همچنین یکی از مهمترین تست های شخصیتی است
[ترجمه گوگل]Rorschach Inkblot Test محبوب ترین تست تصویری است که همچنین یکی از مهمترین تست های شخصیتی است
7. Objective:To make the item analysis of the Group Personality Projective Test (GPPT) and test its adaptation in China.
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل مورد تحلیل عضو گروه آزمون شخصیت گروه (GPPT)و تست آن در چین
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل آیتم از آزمون تئوری شخصیت گروهی (GPPT) و تطبیق آن در چین تست کنید
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل آیتم از آزمون تئوری شخصیت گروهی (GPPT) و تطبیق آن در چین تست کنید
8. A personality inventory is a direct test of personality, as contrasted with a projective test.
[ترجمه ترگمان]موجودی شخصیت یک آزمایش مستقیم شخصیت است، همان طور که با یک آزمون projective مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]موجودی شخصیت یک آزمون مستقیم از شخصیت است، همانطور که در مقایسه با تست تصویری
[ترجمه گوگل]موجودی شخصیت یک آزمون مستقیم از شخصیت است، همانطور که در مقایسه با تست تصویری
پیشنهاد کاربران
ازمون فرافکن
کلمات دیگر: