کلمه جو
صفحه اصلی

bramble


معنی : خار، بوته، خاربن، تمشک جنگلی
معانی دیگر : (گیاه شناسی) تمشک، خاربن (انواع گیاهان جنس rubus - خاردار و از خانواده ی rose)، هر نوع گیاه خاردار، خار بته

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) بوته، خار، خاربن، تمشک جنگلی


بمب افکن، خار، بوته، خاربن، تمشک جنگلی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various prickly shrubs or bushes, such as the blackberry or raspberry.

• prickly shrub, thorny bush
brambles are wild, thorny bushes that produce blackberries.

مترادف و متضاد

خار (اسم)
fluke, prickle, acicula, thorn, bur, thistle, bramble, quill, goad, prick, sting, barb, jag, teasel, teazle

بوته (اسم)
bramble, test, check, bosk, bush, underbrush, shrub, heath, herb, bosket, brushwood

خاربن (اسم)
thistle, bramble

تمشک جنگلی (اسم)
bramble, thornbush

thorny bush


Synonyms: brier, burr, catch weed, cleaver, furze, goose grass, gorse, hedge, nettle, prick, prickly shrub, shrub, spray, thistle, thistle sage, thorn


جملات نمونه

1. She laddered her stocking on a bramble bush.
[ترجمه ترگمان]جوراب را روی بوته تمشک گذاشت
[ترجمه گوگل]او جوراب زنانه خود را بر روی یک بمب باریک قرار داد

2. Sergeant Bramble and Constable Quince very quickly gave up trying to understand what it was that the experts were looking for.
[ترجمه ترگمان]گروهبان Bramble و پاسبان Quince به سرعت تلاش کردند تا بفهمند که این متخصصان به دنبال چه چیزی هستند
[ترجمه گوگل]سرباز برمبل و کنستانتین میشی خیلی سریع به تلاش برای درک آنچه که کارشناسان به دنبال آن بودند دادند

3. Sergeant Bramble allowed himself the luxury of a fleeting smile.
[ترجمه ترگمان]گروهبان bramble به خود اجازه می داد یک لبخند زودگذر به خود بزند
[ترجمه گوگل]سرباز برمبلی به خود اجازه داد تا لوکس یک لبخند زودگذر داشته باشد

4. There's a bloody great bramble growing along the fence.
[ترجمه ترگمان]آنجا یک بوته تمشک جنگلی است که از حصار عبور می کند
[ترجمه گوگل]در امتداد حصار یک کرم بزرگ خونین وجود دارد

5. European trailing bramble with red berrylike fruits.
[ترجمه ترگمان]تمشک با میوه های قرمز رنگ پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]سیب زمینی اروپایی با میوه های قرمز توت فرنگی

6. There is a bush of bramble in front of the cabin.
[ترجمه ترگمان]یک بوته تمشک جنگلی در جلوی کلبه هست
[ترجمه گوگل]در جلوی کابین یک بوش کرافت وجود دارد

7. Navigating the tangled branches of a bramble bush, a waiflike insect flits between flowers to feed on nectar.
[ترجمه ترگمان]هدایت شاخه های درهم پیچیده یک بوته تمشک، یک حشره waiflike در میان گل ها به پرواز در می اید تا از شهد تغذیه کند
[ترجمه گوگل]حرکت به شاخه های درهم و برهم از یک بوته کله ای، یک حشره ی خبیثه ای بین گل ها برای تغذیه در شهد

8. Off life's bramble bush, I picked a rose.
[ترجمه ترگمان]، از بوته تمشک جنگلی یه گل انتخاب کردم
[ترجمه گوگل]خاموش بوش کم عمر، گل رز را برداشتم

9. So all the trees said to the bramble, You come and reign over us.
[ترجمه ترگمان]بنابراین همه درخت ها به بوته ها می گفتند: تو می آیی و بر سر ما حکومت می کنی
[ترجمه گوگل]بنابراین تمام درختان به قارچ گفتند، شما به ما می آیید و سلطنت می کنید

10. In the life journey with bramble and miriness in the frontage, furthermore, perhaps it occurs more " branch roads " and "dead ends ".
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در سفر زندگی با تمشک و miriness در the، شاید این اتفاق بیشتر از \"جاده های انشعاب\" و \"بن بست\" باشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در سفرهای طولانی، با فشار و سرسختی در جلوی خانه، احتمالا 'جاده های شاخه ای' و 'مرده ها' بیشتر می شود

11. Then said all the trees unto the bramble, Come thou, and reign over us.
[ترجمه ترگمان]آن وقت همه درخت ها به طرف بوته ها دوید و گفت: ای بابا، بیا و بر ما حکمرانی کن
[ترجمه گوگل]سپس تمام درختان را به قبرستان گفت، بیا و بر ما حکمرانی کن

12. But many bramble around with me, let me not to grow up.
[ترجمه ترگمان]، ولی یه عالمه \"تمشک جنگلی\" با من اجازه بده بزرگ نشم
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از مردم در اطراف با من، اجازه دهید من رشد نمی کنند

13. In the bramble briar his body threw.
[ترجمه ترگمان]در بوته های تمشک جنگلی که بدنش به زمین افتاده بود
[ترجمه گوگل]در جارو برکه بدن او انداخت

14. All about us is noise and bramble.
[ترجمه ترگمان]همه ما سر و صدا و خار بوته ها هستیم
[ترجمه گوگل]همه چیز در مورد ما سر و صدا است


کلمات دیگر: