1. Yeah, the part about the bans not being appealable is being removed, actually, and there's some talk about emailing all of those people again.
[ترجمه ترگمان]بله، قسمت مربوط به ممنوعیت پخش شدن نیست، در واقع، و برخی دیگر در مورد emailing همه آن افراد صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]بله، بخشی از ممنوعیت عدم تجدیدنظر بودن، در واقع حذف شده است و بحث در مورد ایمیل کردن همه این افراد دوباره وجود دارد
2. This use case generates an appealable monetary document, which is mailed to the claimant; fall away or copy goes to UI staff.
[ترجمه ترگمان]این مورد استفاده یک سند پولی appealable ایجاد می کند که به شاکی پست می شود؛ سقوط یا کپی آن به کارکنان رابط کاربر ارسال می شود
[ترجمه گوگل]این مورد استفاده، یک سند پولی قابل تجدید نظر را تولید می کند که به متقاضی ارسال می شود؛ سقوط کردن و یا کپی به کارکنان UI می رود
3. This use case sends an appealable determination to interested parties.
[ترجمه ترگمان]این مورد استفاده یک عزم appealable برای طرف های ذی نفع را ارسال می کند
[ترجمه گوگل]این پرونده استفاده از احکام تجدید نظر را به طرفین ذیصلاح ارسال می کند
4. In the civil procedure of many countries and districts, appealable interest is an essential requisite to raise appeal procedure.
[ترجمه ترگمان]در روند مدنی بسیاری از کشورها و مناطق، منافع عمومی برای افزایش روند درخواست ضروری است
[ترجمه گوگل]در روند مدنی بسیاری از کشورها و مناطق، منافع قابل تجدیدنظامی ضروری برای پیشبرد پروسه تجدید نظر است
5. S. A. The decision of the arbitrator shall be final and binding upon the parties both as to law and to fact, and shall not be appealable to any court in any jurisdiction.
[ترجمه ترگمان]اس ای تصمیم داور نهایی خواهد بود و طرفین را موظف می سازد که هر دو طرف قانون و در حقیقت، و نباید به هیچ دادگاهی در هر حوزه قضایی محکوم شوند
[ترجمه گوگل]S A تصمیم داور نهایی و به طرف احزاب هر دو به عنوان قانون و به حق، و نمی شود قابل تجدید نظر در هر دادگاه در هر حوزه قضایی است
6. This judgment finally disposes of all claims and all parties and is appealable .
[ترجمه ترگمان]این قضاوت در نهایت همه ادعاها و طرفین را به کناری می اندازد و appealable است
[ترجمه گوگل]این قضاوت در نهایت از تمام ادعاهای و تمام احزاب کنار می آید و قابل تجدید نظر است
7. If we see our peers giving a lot of attention to one person, then that person might become more appealable in our eyes.
[ترجمه ترگمان]اگر می بینیم که همسالان ما توجه زیادی به یک فرد می دهند، پس آن فرد ممکن است بیشتر در چشمان ما ظاهر شود
[ترجمه گوگل]اگر ما همسالانمان را به یک نفر توجه کنیم، آن شخص ممکن است در چشم ما تجدید نظر کند
8. For example, in California only criminal cases in which capital punishment has been imposed are appealable as of right to the state supreme court.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در کالیفرنیا تنها پرونده های جنایی که مجازات اعدام در آن اعمال شده است، به عنوان حق دادگاه عالی دولت تعیین شده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در کالیفرنیا فقط پرونده های جنایی که مجازات اعدام به اجرا گذاشته می شود، حق برخورداری از حق دادگاه عالی کشور است
9. Against the Company's claims the Client may only set off or lay a lien on claims that are undisputed or non- appealable .
[ترجمه ترگمان]در برابر ادعاهای این شرکت، مشتری تنها ممکن است برای ادعاهایی که مسلم یا غیرقابل - است، مرخصی بگیرد
[ترجمه گوگل]در برابر ادعای شرکت، مشتری تنها می تواند به ادعای بی اعتنایی یا غیر قابل تجدید نظر، اجازه دهد که حقوق خود را محفوظ نگه دارد