کلمه جو
صفحه اصلی

ruleless


معنی : بی قاعده، بی بربست
معانی دیگر : بی قاعده، بی بربست

انگلیسی به فارسی

بی قاعده، بی بربست


بی رحم، بی قاعده، بی بربست


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of rule.

• lacking a government, lacking a sovereign

مترادف و متضاد

بی قاعده (صفت)
irregular, desultory, immethodical, loose, atypical, promiscuous, ruleless, informal, rough-and-tumble

بی بربست (صفت)
ruleless

پیشنهاد کاربران

بی قانون



کلمات دیگر: