کلمه جو
صفحه اصلی

collegian


معنی : دانشجو، عضو دانشکده
معانی دیگر : دانشجو، عضو دانشکده

انگلیسی به فارسی

عضو دانشکده، دانشجو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who attends or has recently graduated from college.

• college student, one studying at an institution of higher learning

مترادف و متضاد

دانشجو (اسم)
student, collegian

عضو دانشکده (اسم)
collegian

جملات نمونه

1. Collegians scored three tries in a blistering 12 minute spell early in the second-half to kill the match.
[ترجمه ترگمان]collegians سه گل زده را در دقیقه ۱۲ به ثمر رساند و در دقیقه دوم نیمه دوم بازی را شروع کرد تا مسابقه را بکشد
[ترجمه گوگل]Collegians سه گل زد در یک زلزله 12 دقیقه ای در اوایل نیمه دوم برای کشتن مسابقات به ثمر رساند

2. Collegians, McCluskey was once again on hand to finish a blind side move and score in the corner.
[ترجمه ترگمان]collegians، McCluskey بار دیگر در دست داشت تا یک طرف کوره راه را تمام کند و در گوشه و کنار آن را ببندد
[ترجمه گوگل]همکاران، McCluskey یک بار دیگر در دست بود برای به پایان رسیده اند سمت کور و نمره در گوشه

3. Collegians, with wind advantage, had trouble converting their pressure into points and led just 8-0 on the stroke of half-time.
[ترجمه ترگمان]collegians، با استفاده از مزیت باد، در تبدیل فشار به نقاط دچار مشکل شده و تنها ۸ - ۰ در طول نیم ساعت به کار خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]همکاران، با استفاده از باد، مشکل خود را در تبدیل فشار خود را به نقاط و منجر به تنها 8-0 در سکته نیمی از زمان

4. A comedy of errors as Collegians tried to clear from a defensive line out presented McCall with the simplest of scores.
[ترجمه ترگمان]یک کمدی اشتباه ات زمانی که collegians سعی کرد از یک خط دفاعی که برای ساده ترین امتیاز مورد استفاده قرار گرفته بود، از یک خط دفاعی بیرون کشیده شود
[ترجمه گوگل]کمدی خطاها به عنوان Collegians تلاش برای روشن شدن از یک خط دفاعی ارائه McCall با ساده ترین نمرات

5. In the course of the reunion, the former collegians did what they had always done.
[ترجمه ترگمان]در دوره تجدید دیدار، the سابق کاری را که همیشه انجام داده بودند انجام می دادند
[ترجمه گوگل]در دوران بازنشستگی، کالج های سابق کاری انجام دادند که همیشه انجام می دادند

6. He had been a gregarious collegian, intrepid traveler and vigorous outdoorsman.
[ترجمه ترگمان]او اهل gregarious و traveler بی باک و بی خانمان بود
[ترجمه گوگل]او یک همجنسگرا، مسافر بی رحم و بیرون از منزل شدید بوده است

7. I was an English collegian and now I work as a sales manager in a testing lab.
[ترجمه ترگمان]من یک collegian انگلیسی بودم و حالا به عنوان مدیر فروش در آزمایشگاه تست کار می کنم
[ترجمه گوگل]من یک کالج انگلیسی بودم و اکنون من به عنوان مدیر فروش در یک آزمایشگاه کار می کنم

8. As school regulations is the direct warrant in collegian management, it is signifi.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مقررات مدرسه حکم مستقیم در مدیریت collegian است، قابل توجه است
[ترجمه گوگل]به عنوان مقررات مدرسه، وعده مستقیم در مدیریت کالج است، قابل توجه است

9. The age of the collegian who had accepted the entire average education was from 1to 25 basically.
[ترجمه ترگمان]سن of که کل آموزش متوسط را پذیرفته بود از ۱ تا ۲۵ سال بود
[ترجمه گوگل]سن کالجی که کلیه آموزش متوسطه را قبول کرده بود از 25 تا 25 بود

10. To develop good personal quality of collegian becomes the most important subject in each university.
[ترجمه ترگمان]توسعه کیفیت شخصی خوب، مهم ترین موضوع در هر دانشگاه است
[ترجمه گوگل]برای ارتقای کیفیت شخصی کالج، مهمترین موضوع در هر دانشگاه می باشد

11. His out pitch as a collegian in Taiwan was a slider.
[ترجمه ترگمان]تبلیغ او به عنوان یک collegian در تایوان، یک اسلایدر بود
[ترجمه گوگل]زمین خود را به عنوان یک همکار در تایوان کشویی بود

12. They shook hands warmly, and the solid collegian bustled forth.
[ترجمه ترگمان]آن ها با گرمی دست دادند و the به سرعت بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]آنها دست گرمی را تکان دادند، و همکاران جامد به جلو حرکت کردند

13. About ten years ago while I was one collegian in college, I was working as one intern at my Universitys Museum of Natural History.
[ترجمه ترگمان]حدود ده سال پیش، زمانی که من یکی از collegian دانشگاه بودم، داشتم به عنوان یک انترن در موزه تاریخ طبیعی کار می کردم
[ترجمه گوگل]حدود ده سال پیش وقتی من یک کالج در کالج بودم، من به عنوان یک کارآموز در موزه تاریخ طبیعی دانشگاه ها مشغول به کار بودم

14. The building of collegian party member quality warranty system is an important measure to improve and assure the quality of collegian party member.
[ترجمه ترگمان]ساخت سیستم ضمانت کیفیت عضو حزب collegian یک معیار مهم برای بهبود و تضمین کیفیت عضو حزب collegian است
[ترجمه گوگل]ایجاد یک سیستم ضمانت کیفی اعضای عضو گروه عضو یک اقدام مهم برای بهبود و تضمین کیفیت عضو حزب کالج است

15. McCall kicked a penalty five minutes from time to make sure for Bangor, who then added two tries as Collegians faded.
[ترجمه ترگمان]مک کال پنج دقیقه از زمان برای اطمینان از بانگور، که پس از آن دو بار سعی در تلاش برای محو شدن داشت، ضربه زد
[ترجمه گوگل]McCall پنالتی پنج دقیقه ای از زمان گرفت تا مطمئن بماند برای بنگور، که پس از آن دو تلاش را به عهده داشت که همدلی ها محو شدند

پیشنهاد کاربران

دانشجو


کلمات دیگر: