کلمه جو
صفحه اصلی

bream


معنی : سیم
معانی دیگر : (جانورشناسی)، بریم (abramis brama)، انواع ماهیان دریایی از تیره ی sparidae، (قدیمی) حرارت دادن ته کشتی و ساییدن آن (به منظور تمیز کردن)، داغ کردن و خراشاندن، ماهی سیم

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) بریم (Abramis brama)


(جانورشناسی) انواع ماهیان دریایی از تیره‌ی Sparidae


(جانورشناسی) انواع ماهی‌های آب شیرین؛ مانند خورشیدماهی


(قدیمی) حرارت دادن ته کشتی و ساییدن آن (به‌منظور تمیز کردن)، داغ کردن و خراشاندن


سرخ، سیم


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: breams, breaming, breamed
• : تعریف: to clean (a ship's hull) of barnacles and other matter by applying heat and scraping.
اسم ( noun )
حالات: bream, breams
(1) تعریف: any of several types of freshwater fish with a deep, flat body and silver color.

(2) تعریف: any of several similar or related fish, such as sunfish, porgies, and bluegills.

• type of fish

مترادف و متضاد

سیم (اسم)
string, chord, argent, silver, cord, wire, bream, line, money, pus

جملات نمونه

1. I have caught two-tone bream in winter, and not during a mild spell when hibernation could have been interrupted.
[ترجمه ترگمان]در زمستان دو تن ماهی سیم را صید کردم، و نه در خلال یک افسون ملایم، وقتی که ممکن بود حرف او را قطع کنند
[ترجمه گوگل]من در زمستان دوام تن ماهی را گرفتم، و نه در طلسم خفیف زمانی که می توانست خواب زمستانی را قطع کند

2. A sore-kneed Sid Bream gasped his way home and barely beat Barry Bonds' throw to end it.
[ترجمه ترگمان]سید - سر راه خود را در سینه حبس کرد و به زحمت توانست Barry را بزند تا آن را به پایان برساند
[ترجمه گوگل]Sid Bream زانو زده بود و به سختی ضرب و شتم بری باندز را به پایان رساند

3. When I have a shoal of feeding bream in the swim I can not rest easy.
[ترجمه ترگمان]وقتی یک گله از ماهی سیم را در شنا دارم، خیالم راحت نیست
[ترجمه گوگل]وقتی که من یک قاشق غذاخوری در شنا دارم، نمی توانم راحت باشم

4. Limpley Stoke sewer outfall producing bream., with some chub throughout.
[ترجمه ترگمان]اگوی بزرگ Stoke است که ماهی سیم را تولید می کند با چند تا کیر داره
[ترجمه گوگل]فریزر فاضلاب فاضلاب فاضلاب فاضلاب تولید شام، با برخی از کلوچه در سراسر

5. I have heard it said that when bream break surface it is simply to obtain the extra oxygen available there.
[ترجمه ترگمان]شنیده ام که وقتی ماهیگیری سطحی را شروع کند، به سادگی می توان اکسیژن اضافی موجود را در آن به دست آورد
[ترجمه گوگل]من شنیده ام که گفته شده است وقتی که سطح شکسته شدن شکم به سادگی برای به دست آوردن اکسیژن اضافی موجود در آنجا است

6. Some of the most famous big bream waters in Britain are the Cheshire and Shropshire meres.
[ترجمه ترگمان]برخی از معروف ترین آب های این ماهی در بریتانیا the و Shropshire Shropshire هستند
[ترجمه گوگل]برخی از مشهورترین آبهای شیرین آب در بریتانیا دریای چشایر و شروپیشیر هستند

7. A small shoal of big bream may patrol a beat no wider than five yards.
[ترجمه ترگمان]دسته ای کوچک از ماهی سیم بزرگ شاید بیشتر از پنج متر رد شوند
[ترجمه گوگل]یک قطعه کوچکی از شکم بزرگ می تواند یک ضرب و شتم نه بیش از پنج متری را گشت بزند

8. Very often bream have remarkably fixed movements and follow the same watery paths day by day.
[ترجمه ترگمان]بیش از حد به طور قابل ملاحظه ای حرکت می کنند و روز به روز از همان مسیرهای پر آب در روز پیروی می کنند
[ترجمه گوگل]اغلب پرنده ها دارای حرکات قابل ملاحظه ای ثابت هستند و روز به روز از همان مسیر های آبریزشان استفاده می کنند

9. You should be ready, however, for those awkward bream that decide to use their vast body area like kites.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما باید حاضر باشید برای آن ماهی گول که تصمیم می گیرند از مناطق وسیع بدن خود مانند بادبادک استفاده کنند، آماده باشید
[ترجمه گوگل]با این حال شما باید آماده باشید برای آن دسته از کشتی های ناخوشایند که تصمیم به استفاده از منطقه وسیع بدن خود مانند بادبادک ها دارند

10. Winsford Flash will be tried for bream while large roach often take caster and hemp on the Red Lion and Aerosol.
[ترجمه ترگمان]فلش Winsford برای این کار آزمایش خواهد شد، در حالی که یک سوسک بزرگ اغلب caster و hemp را بر روی شیر قرمز و aerosol می گیرد
[ترجمه گوگل]Winsford فلش برای سینه سعی خواهد کرد، در حالی که سحر بزرگ می تواند کاستور و کنف را در شیرهای قرمز و آئروسل قرار دهد

11. Bream, carp and roach, on pole fished bronze maggot.
[ترجمه ترگمان]ماهی کپور، ماهی کپور و یک سوسک bronze
[ترجمه گوگل]بره، کپور و قارچ، بر روی قطب چوب ماهی قزل آلا برنزی

12. Dorset Stour. Good bags of roach, bream and chub throughout.
[ترجمه ترگمان]Stour دورست کیسه های مناسب برای گرفتن ماهی، ماهی سیم و غیره
[ترجمه گوگل]دورستور استور کیسه های خوب از سرکه، لیمو و کلوچه در سراسر

13. Bream are a long-lived species and a six or seven pound fish is likely to be an elderly one.
[ترجمه ترگمان]Bream یک گونه زنده و شش یا هفت پوندی هستند که احتمالا یک ماهی مسن هستند
[ترجمه گوگل]شیر یک گونه طولانی مدت است و ماهی شش یا هفت پوند احتمالا یکی از سالمندان است

14. Bream below South Accommodation bridge in Hunslet.
[ترجمه ترگمان]Bream زیر پل اقامت جنوبی در Hunslet
[ترجمه گوگل]شیر زیر پل جنوبی در Hunslet


کلمات دیگر: