1. an aquiline nose
بینی عقابی،دماغ نوک عقابی
2. He had a thin aquiline nose and deep-set brown eyes.
[ترجمه ترگمان]بینی عقابی باریک و چشمان قهوه ای رنگی داشت
[ترجمه گوگل]او بینی بینی نازک و عمیق چشمان قهوه ای داشت
3. But he had a thinnish face, with an aquiline nose and really black hair.
[ترجمه ترگمان]اما چهره لاغری داشت و بینی عقابی و موهای سیاه داشت
[ترجمه گوگل]اما او چهره باریک، با یک بینی آبی و موهای واقعا سیاه و سفید داشت
4. It was a tall man with an aquiline nose and thick dark hair.
[ترجمه ترگمان]مردی بلند قد بود با بینی عقابی و موی انبوه تیره
[ترجمه گوگل]این یک مرد قد بلند با یک بینی آبی و موهای تیره ضخیم بود
5. Heyward's aquiline, austere face showed concentration; behind rimless glasses his grey eyes were cool.
[ترجمه ترگمان]صورت عقابی و عقابی او تمرکز را نشان می داد، پشت شیشه های عینک، چشمان خاکستری اش خنک بود
[ترجمه گوگل]چهره غول پیکر Heyward، غلیظ شده است؛ در پشت عینک های ریمل چشمان خاکستریش خنک بود
6. Sir John had dark hair, sharp eyes and an aquiline nose.
[ترجمه ترگمان]سر جان موهای تیره و چشمان تیز و بینی عقابی داشت
[ترجمه گوگل]سر جان موی تیره، چشمان تیز و بینی داشت
7. The older woman had a lean face, a long neck, and an aquiline nose.
[ترجمه ترگمان]زن مسن تر چهره لاغر و گردنی دراز و بینی عقابی داشت
[ترجمه گوگل]زن مسن تر چهره لاغر، گردن بلند و بینی داشت
8. A medallion in Hughes Hall portrays her with short hair, an aquiline nose, and a determined chin.
[ترجمه ترگمان]یک مدال در Hall هیوز او را با موهای کوتاه، بینی عقابی و چانه ای مصمم به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]یک مدال در هوز هال او را با موهای کوتاه، بینی بینی و چانه مشخص می کند
9. She watched Luke read it, saw the gathering frown carve two grooves over his aquiline nose.
[ترجمه ترگمان]به لوک نگاه می کرد که آن را می خواند و چهره درهم کشیده دو شیار را روی بینی عقابی خود می کشید
[ترجمه گوگل]او لوقا را تماشا کرد و آن را بخواند، جلوی جمع شدن را دید، دو شیار را بر روی بینی او گذاشت
10. He was in his early thirties with dark skin and a long face from which protruded a sharp, aquiline nose.
[ترجمه ترگمان]او سی و چند ساله با پوستی تیره و چهره ای دراز و عقابی داشت که بینی عقابی و عقابی داشت
[ترجمه گوگل]او در اوایل سی ساله خود با پوست تیره و چهره طولانی بود که از آن یک بینی تیز و آبی داشت
11. In my mind's eye I see him as he was, complete with bowler-hat and aquiline nose.
[ترجمه ترگمان]در نظر من او را همان طور که بود، با کلاه لبه دار و بینی عقابی کاملا می بینم
[ترجمه گوگل]در چشم ذهن من او را به عنوان او دیده می شود، با کلاه کاسه ای و بینی بینی
12. At an upstairs window they present a life size dummy head: firm jaw, aquiline nose, shining complexion.
[ترجمه ترگمان]در یکی از پنجره های طبقه بالا یک سر بزرگ به اندازه سر و کله ساختگی و بینی عقابی و بینی عقابی و چهره درخشان دارند
[ترجمه گوگل]در یک طبقه بالا، آنها یک چشمی ساختگی شکل زندگی را نشان می دهند: فک قوی، بینی بینی، رنگ درخشان
13. A smallish man with vulturine features framed by thick grey hair opened the door. His impenetrable aquiline gaze rested on mine.
[ترجمه ترگمان]مرد کوچکی با چهره ای vulturine که موهای خاکستری کلفت داشت در را باز کرد نگاه عقابی نفوذناپذیر او بر من ثابت ماند
[ترجمه گوگل]مرد کوچولوی با ویژگی های vulturine که دارای موهای خاکستری ضخیم است، درب را باز کرد نگاه غریبی غیر قابل نفوذ او به مین بود
14. And Kate Bevin not only have the same brown hair, aquiline nose, chin and even the same, is simply a mold carved out of the same.
[ترجمه ترگمان]و کیت هم نه تنها یک موی قهوه ای، بینی عقابی، چانه و حتی شبیه به همان شکل را دارد که از همان شکل تراشیده شده است
[ترجمه گوگل]و کیت Bevin نه تنها موهای قهوه ای، بینی، چانه و حتی یکسان دارند، به سادگی قالب دیگری است که از آن جدا شده است