1. Eventually he found the cockerel and pulled it out.
[ترجمه ترگمان]بالاخره خروس را پیدا کرد و آن را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]در نهایت او را پیدا کرد و از آن بیرون کشید
2. A man in his shanty, a cockerel on his crowing post.
[ترجمه ترگمان]در این موقع مردی در کلبه او بود که جوجه خروس on بود
[ترجمه گوگل]یک مرد در کمین او، یک دروغ گفتن در پست کوبش او
3. The problem for the cockerel is that the higher his level of testosterone, the greater his parasite infestation.
[ترجمه ترگمان]مشکل خروس این است که میزان تستوسترون بدن او بیشتر باشد، آلودگی انگلی او بیشتر می شود
[ترجمه گوگل]مشکل سوپراول این است که سطح بالاتر تستوسترون بالاتر است، هر چه آلرژی انگل بیشتر باشد
4. The new weather-vane was a gold-leaf cockerel with streamers of silver.
[ترجمه ترگمان]بادنما نوی جدید یک خروس طلایی با نوارهای نقره ای بود
[ترجمه گوگل]آب آلبالو جدید، یک پرنده طلایی با پرچم نقره بود
5. Have you ever watched a big heavy cockerel walk on thick, fresh snow?
[ترجمه ترگمان]تا حالا دیدی یه جوجه خروس بزرگ بزرگ با برف تازه راه بره؟
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال یک پیاده روی سنگین بزرگ را در ضخیم و برف تازه تماشا کرده اید؟
6. Then he released the headless cockerel.
[ترجمه ترگمان]و خروس headless را آزاد کرد
[ترجمه گوگل]سپس او سوارکار بی سر و ته را آزاد کرد
7. Barefoot men napping under sackcloth canopies. A cockerel tied to the stilt of a water butt.
[ترجمه ترگمان]مرده ای پابرهنه در زیر گونی چرت می زدند جوجه خروس هم به اندازه یک چاه آب بسته بود
[ترجمه گوگل]مردان پابرهنه در حال سقوط در زیر کمربند غرق یک سوارکار با پایه ای از آب متصل است
8. Leave after running only 3 two, the cockerel already preceded half rounds.
[ترجمه ترگمان]بعد از دویدن فقط ۳ ساعت، خروس پیش از این نیم دور بود
[ترجمه گوگل]پس از 3 دقیقه، فقط دو دقیقه را ترک کنید، دایکشن قبل از نیمه دورتر است
9. Cockerel a well - thought - out plan, ask: " How to run? "
[ترجمه ترگمان]در یک برنامه خوب فکر کنید، بپرسید: \"چطور فرار کنیم؟\"
[ترجمه گوگل]Cockerel یک طرح تفصیلی است، از 'چگونه برای اجرا؟' '
10. How do you stop a cockerel crowing on Sunday morning?
[ترجمه ترگمان]از کجا می شه صبح روز یکشنبه صدای خر خر خر کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه صبح یکشنبه صبح روز یکشنبه صبح زود بیدار می شوید؟
11. A day, farmer goes market bought a cockerel.
[ترجمه ترگمان]یک روز کشاورز از خرید یک خروس استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یک روز، کشاورز می رود بازار یک کوکل خریداری کرد
12. Therefore, the collection time for cockerel was 32 and for drake was 24 h.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، زمان جمع آوری برای خروس ۳۲ و برای دریک ۲۴ ساعت بود
[ترجمه گوگل]بنابراین مدت زمان جمع آوری سوسن 32 ساله بود و 24 ساعته بود
13. The Cockerel preened his feathers.
[ترجمه ترگمان]The پره ای خود را تنگ کرده بود
[ترجمه گوگل]کوکرل پرهایش را پر کرده است
14. Give us back that Cockerel.
[ترجمه ترگمان] اون cockerel رو پس بده
[ترجمه گوگل]به ما که Cockerel را پشت سر می گذاریم