کلمه جو
صفحه اصلی

appetent


معنی : مشتاق، ارزومند، طالب
معانی دیگر : ارزومند، مشتاق

انگلیسی به فارسی

آرزومند، مشتاق


ظاهر، ارزومند، مشتاق، طالب


مترادف و متضاد

مشتاق (صفت)
anxious, impatient, willing, longing, strenuous, earnest, studious, keen, agog, solicitous, eager, enthusiastic, aspiring, avid, wistful, desirous, appetent, fond, thirsty, lickerish, athirst, hungry, breathless, fervid, full of desire, perfervid, raring, wishful

ارزومند (صفت)
anxious, solicitous, avid, wistful, ambitious, aspirant, desirous, appetent, wishful

طالب (صفت)
wishing, aspirant, appetent, demanding, searching, emulous, wishful

جملات نمونه

1. The special appetent culture accumulated in the past 45 years of COSCO Group is valuable fortune that guides our leap-forward development.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ خاص appetent که در ۴۵ سال گذشته از گروه \"COSCO\" جمع شده بود، ثروتی با ارزشی است که توسعه آتی ما را هدایت می کند
[ترجمه گوگل]فرهنگ مورد علاقه خاصی که در 45 سال گذشته گروه COSCO انباشته شده است، ثروت ارزشمند است که پیشرفت ما را به جلو هدایت می کند

2. Previously he was acutely appetent of my success.
[ترجمه ترگمان] آنچه گذشت از موفقیت من بود
[ترجمه گوگل]قبلا او به شدت علاقه مند به موفقیت من بود

3. To appetent for the Microsoft that buys Yahoo, this is a good news undoubtedly.
[ترجمه ترگمان]برای appetent برای مایکروسافت که یاهو را می خرد، این یک خبر خوب بدون شک است
[ترجمه گوگل]به دلایل مایکروسافت که یاهو را خریداری می کند، این یک خبر خوب است بدون شک

4. Chinese economy is appetent remove shipping to go, will confused credit issue eventually this key.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد چین قصد دارد حمل و نقل را حذف کند و در نهایت مساله اعتباری را در نهایت با این کلید اشتباه کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد چینی اشتیاق به حذف حمل و نقل برای رفتن است، مسئله اعتبار را در نهایت اشتباه این کلید

5. Appetent take over Shaanxi to defend the Xin Huayue that inspects right of administration to move predecessor to be new China finance and economics, be in recent years the activist of media market.
[ترجمه ترگمان]Appetent برای دفاع از the ژین ژین، که در حال بررسی حق مدیریت برای حرکت قبلی به اقتصاد و اقتصاد جدید چین است، در سال های اخیر فعال بازار رسانه خواهد بود
[ترجمه گوگل]ظاهرا Shaanxi را به دفاع از Xin Huayue که حق اداره را بررسی می کند تا سلف را به عنوان مالی و اقتصادی جدید چین بپذیرد، در سال های اخیر فعال در بازار رسانه ها است

6. Henry is appetent squeeze Woerte, where just does not go.
[ترجمه ترگمان]هنری هم دارد Woerte را فشار می دهد، جایی که نمی شود رفت
[ترجمه گوگل]هنری جذب عطش Woerte است، جایی که فقط نمی رود

7. What the man has close water is appetent, from say substantially, it is pair of silky be fond of.
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن مرد آب نزدیک دارد appetent است، از آن به طور قابل توجهی، این یک جفت ابریشمی است که به آن علاقه دارد
[ترجمه گوگل]آنچه که انسان دارای آب نزدیک است مورد علاقه است، از جمله می گویند به طور قابل توجهی، آن جفت از ابریشمی مورد علاقه است

8. They are preparing to construct base of a large exit, appetent become world warping expert.
[ترجمه ترگمان]آن ها آماده می سازند تا پایه یک خروجی بزرگ بسازند، که تبدیل به یک expert warping جهانی می شود
[ترجمه گوگل]آنها در حال آماده سازی برای ساختن پایه یک خروجی بزرگ هستند، و به نظر می رسد کارشناس متخصص در زمینه پیچ و خم

9. After the Spring Festival, that man says frankly oneself marry already parturient, want to part company with her, she is accepted hard temporarily, appetent commit suicide.
[ترجمه ترگمان]بعد از جشنواره بهار، آن مرد با صراحت می گوید که خود می خواهد با او ازدواج کند، می خواهد با او شرکت کند، به طور موقت پذیرفته می شود، appetent خودکشی می کند
[ترجمه گوگل]پس از جشنواره بهار، آن مرد می گوید رضایت خود را از دست داده است در حال حاضر زودگذر، می خواهم به شرکت با او، او به طور موقت پذیرفته شده، ظاهر خودکشی است


کلمات دیگر: