1. I never intended to get preachy.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت قصد نداشتم که موعظه کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز قصد نداشتم موعظه کنم
2. They were all very earnest, but preachy.
[ترجمه ترگمان]همه شان خیلی جدی بودند، اما موعظه کننده
[ترجمه گوگل]همه آنها بسیار جدی بودند، اما موعظه
3. Your tone was so stern and pure and preachy, it excited me.
[ترجمه ترگمان]لحن شما چنان خشن و pure بود که مرا به هیجان می آورد
[ترجمه گوگل]تن شما خیلی سخت بود و خالص و موعظه ای بود، من را هیجان زده کرد
4. Much of the film is preachy, pretentious, and slow.
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم فیلم preachy، متظاهر، و کند است
[ترجمه گوگل]بخش زیادی از فیلم موعظه، متکبر و آهسته است
5. Tim Love says: "Imagine a restaurant full of preachy vegetarians.
[ترجمه ترگمان]تیم عشق می گوید: \" یک رستوران پر از گیاه خواران را تصور کنید
[ترجمه گوگل]تیم عشق می گوید: 'تصور کنید یک رستوران پر از گیاه خواران موعظه است
6. This is a less preachy enterprise than you might expect.
[ترجمه ترگمان]این کار کم تر از آن چیزی است که می توانید انتظار داشته باشید
[ترجمه گوگل]این یک سرمایه گذاری کوچکتر از آنچه که ممکن است انتظار داشته باشید
7. They are not pushy or preachy, but scepticism flavours nearly everything they do.
[ترجمه ترگمان]They یا موعظه کننده نیست، اما scepticism و flavours هر کاری که می کنند
[ترجمه گوگل]آنها شجاعانه نیستند، اما شک و تردید تقریبا همه چیزهایی را که دارند انجام می دهند
8. I know this sounds preachy, but really, this kind of reminder is necessary in times like these.
[ترجمه ترگمان]من این صداها را خوب می شناسم، اما واقعا، این نوع یادآوری در زمان هایی مثل این ضروری است
[ترجمه گوگل]من می دانم این به نظر می رسد موعظه، اما واقعا، این نوع یادآوری در زمان هایی مانند این ضروری است
9. "I hate to sound preachy, " Eshel said, but it wouldn't hurt to give a little.
[ترجمه ترگمان]Eshel گفت: \" من از شنیدن صدای preachy نفرت دارم، اما کمی ناراحت نمی شوم
[ترجمه گوگل]Eshel گفت: 'من متنفر هستم، مواظب باش، اما به درد نمیخوره
10. That sounds preachy, so let's move beyond that: ask yourself how much is enough, how much do you need in order to be satisfied?
[ترجمه ترگمان]این به نظر بی معنی می رسد، پس بیایید فراتر از آن حرکت کنیم: از خودتان بپرسید چقدر است، برای راضی بودن چقدر به آن نیاز دارید؟
[ترجمه گوگل]این به نظر شگفت انگیز است، پس بیایید فراتر از آنچه که از خود بپرسیم چقدر کافی است، چقدر برای رضایت نیاز دارید؟
11. It can seem a little preachy when it comes to the environmental impact of humans, but regardless of being a little heavy handed in that regard, I still think this is a wondeful and worthy book.
[ترجمه ترگمان]وقتی بحث بر سر تاثیر زیست محیطی انسان ها به نظر می رسد، اما بدون توجه به اینکه در این زمینه کمی سنگین شده باشد، من هنوز فکر می کنم که این کتاب یک کتاب ارزشمند و ارزشمند است
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد کمی موعظه زمانی که آن را به تاثیرات زیست محیطی انسان می آید، اما صرف نظر از اینکه کمی در مورد آن سنگین دست، من هنوز هم فکر می کنم این یک کتاب موفق و ارزشمند است
12. But it is a strength of her moving and dazzling achievement that Abbott is never conventional, preachy or platitudinous.
[ترجمه ترگمان]اما این یک قدرت از دست دادن و دستاورد درخشان او است که ابوت هرگز متعارف، preachy یا platitudinous نیست
[ترجمه گوگل]اما این قدرت تحرک در حال حرکت و خیره کننده ای است که ابوت هرگز عادی، موعظه یا پرهیز نیست
13. It's not a bad book, but it's a bit preachy.
[ترجمه ترگمان]کتاب بدی نیست، اما یه ذره موعظه کننده اس
[ترجمه گوگل]این یک کتاب بد نیست، اما کمی رحم آور است
14. The last part of your report gets a little preachy.
[ترجمه ترگمان] آخرین بخش گزارش تو یه کم موعظه کننده می کنه
[ترجمه گوگل]آخرین بخش گزارش شما کمی محرمانه است
15. I like to think about them afterward, if they are real and not too preachy, " said Jo, after a minute's silence.
[ترجمه ترگمان]جو بعد از یک دقیقه سکوت گفت: دوست دارم بعدا راجع به آن ها فکر کنم
[ترجمه گوگل]پس از یک لحظه سکوت، جوی گفت: 'من می خواهم بعدا به آنها بپردازم، اگر آنها واقعی هستند و خیلی موقیه نیستند '