کلمه جو
صفحه اصلی

borsch


معنی : برش، نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
معانی دیگر : برش borsh

انگلیسی به فارسی

برش ( borsh )، نوعی آبگوشت سبزی‌دار روسی


برش، نوعی ابگوشت سبزی دار روسی


انگلیسی به انگلیسی

• eastern european soup containing beets and cabbage and other ingredients

مترادف و متضاد

برش (اسم)
cut, cutting, abscission, incision, section, slice, dissection, mammock, borsch, borscht, broach, slash, clip, concision, scissoring, truncation, slicing, hack, excision, resection, snip, snipping

نوعی ابگوشت سبزی دار روسی (اسم)
borsch, borscht

جملات نمونه

1. "Borsch is Russian beetroot and cabbage soup, " he explained to his girlfriend.
[ترجمه ترگمان]او به دوست دخترش توضیح داد: \" Borsch سوپ کلم و سوپ کلم است \"
[ترجمه گوگل]او به دوست دخترش توضیح داد: 'برش چغندرقند و کلم سوپ روسی است '

2. Choice of borsch, oxtail soup, pumpkin soup.
[ترجمه ترگمان]، انتخاب borsch سوپ نخود فرنگی سوپ کدو
[ترجمه گوگل]انتخاب بورش، سوپ اگزتا، سوپ کدو تنبل

3. I'd like a borsch to begin.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم از اول شروع کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم برش را شروع کنم

4. Please give us two steam meat and Borsch.
[ترجمه ترگمان]لطفا به ما دو گوشت بخار و Borsch بدهید
[ترجمه گوگل]لطفا دو گوشت بخار و برش بخرید

5. Daily menu is rather various – borsch, sandwiches with cheese, zucchini in batter, nautical pasta (macaroni with meat), etc.
[ترجمه ترگمان]منوی روزانه شامل various، ساندویچ ها با پنیر، ماکارونی با پنیر، ماکارونی در پاستا، ماکارونی با گوشت و غیره است
[ترجمه گوگل]منوی روزانه بسیار متفاوت است - برش، ساندویچ با پنیر، کدو در خمیر، ماکارونی دریایی (ماکارونی با گوشت) و غیره

6. Borscht, which is sometimes also spelled borsch and borshch, is a lovely vegetable soup that is almost always made with beets.
[ترجمه ترگمان]borscht که گاهی اوقات borsch و borshch نیز نامیده می شود، یک سوپ سبزیجات عالی است که تقریبا همیشه با beets ساخته می شود
[ترجمه گوگل]برشچ، که گاهی اوقات نیز بورچ و بورچ امل است، یک سوپ سبزی دوست داشتنی است که تقریبا همیشه با چغندر ساخته شده است

7. And Russian food does rely heavily on potatoes (to eat and for vodka) and beets in borsch soup.
[ترجمه ترگمان]و غذای روسیه به مقدار زیادی بر روی سیب زمینی (برای خوردن و نوشیدن ودکا)و beets در سوپ borsch تکیه می کند
[ترجمه گوگل]و غذای روسی به شدت به سیب زمینی (برای خوردن و برای ودکا) و چغندر در سوپ برش تکیه می کنند

8. Each brigade has its own cook. Daily menu is rather various – borsch, sandwiches with cheese, zucchini in batter, nautical pasta (macaroni with meat), etc.
[ترجمه ترگمان]هر تیپ آشپز خودش را دارد منوی روزانه شامل various، ساندویچ ها با پنیر، ماکارونی با پنیر، ماکارونی در پاستا، ماکارونی با گوشت و غیره است
[ترجمه گوگل]هر تیپ دارای طبخ خود است منوی روزانه بسیار متفاوت است - برش، ساندویچ با پنیر، کدو در خمیر، ماکارونی دریایی (ماکارونی با گوشت) و غیره

9. " She suggests that the extensive gift shop and nostalgia-channelling Soviet-style cafe – featuring "Russian-style sprats" and a minimal "Nostalgija" borsch – make it a "Stalinist amusement park".
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد می کند که یک مغازه هدیه وسیع و یک کافه سبک اتحاد جماهیر شوروی - که شامل \"sprats سبک روسی\" و حداقل \"Nostalgija\" است - آن را \"پارک سرگرمی Stalinist\" نامید
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد می کند که فروشگاه هدیه گسترده و کافه 'سبک روسی سبک' و 'بورژوا' Nostalgija 'نستله الجایی' به سبک کلاسیک سبک شوروی - آن را 'پارک تفریحی استالینی' می کند

10. Varieties of oxtail soup, all kinds of cream soup, seafood soup, American clam soup, Italian style vegetable soup, Russian type borsch, baked French onion soup.
[ترجمه ترگمان]انواع سوپ کلم، انواع سوپ خوری، سوپ ماهی، سوپ صدف، سوپ سبزیجات سبک ایتالیایی، سوپ سبزیجات سبک ایتالیایی، سوپ پیاز داغ فرانسوی
[ترجمه گوگل]انواع سوپ اگزتا، انواع سوپ خامه ای، سوپ غذای دریایی، سوپ خامه ای آمریکایی، سوپ سبزی ایتالیایی، نوع بورچ روسی، سوپ پیاز پخته شده

پیشنهاد کاربران

نوعی سوپ محبوب اوکراینی/روسی متشکل از آب گوشت و سبزیجات ( چغندر، هویج، سیب زمینی، پیاز و. . . )


کلمات دیگر: