(عامیانه - شخص یا چیز) چشمگیر، قابل ملاحظه، (استدلال یا اظهار) قاطع، بران، (شخص یا دستگاه) چوب پنبه زن (به بطری و غیره)، سرگذار (به بطری و غیره)، چیزی که گفتگوراخاتمه دهد
corker
(عامیانه - شخص یا چیز) چشمگیر، قابل ملاحظه، (استدلال یا اظهار) قاطع، بران، (شخص یا دستگاه) چوب پنبه زن (به بطری و غیره)، سرگذار (به بطری و غیره)، چیزی که گفتگوراخاتمه دهد
انگلیسی به فارسی
(شخص یا دستگاه) چوبپنبهزن (به بطری و غیره)، سرگذار (به بطری و غیره)
(عامیانه - شخص یا چیز) چشمگیر، قابلملاحظه، (استدلال یا اظهار) قاطع، برهان
(عامیانه) دروغ شاخدار
گیره
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a person or machine that inserts corks into bottles.
• someone or something which corks; comment or statement which ends a discussion; outstanding individual, something which is excellent
جملات نمونه
1. She told an absolute corker of a story about a priest she'd mistaken for an ex-lover.
[ترجمه ترگمان]او به طرز عجیبی از داستان کشیشی که درباره یک کشیش اشتباه کرده بود تعریف می کرد
[ترجمه گوگل]او به یک کتک کاری مطلق از یک داستان در مورد یک کشیش که برای عاشق سابق اشتباه کرده است، گفت
[ترجمه گوگل]او به یک کتک کاری مطلق از یک داستان در مورد یک کشیش که برای عاشق سابق اشتباه کرده است، گفت
2. There is a corker gathering steam not far from my cottage over the siting of a compost heap.
[ترجمه ترگمان]خیلی بهتر از این است که از کلبه من دور و بر یک کپه کود باشد
[ترجمه گوگل]یک کورکور بخار را دور از کلبه من قرار می دهم تا محل کاشت کمپوست
[ترجمه گوگل]یک کورکور بخار را دور از کلبه من قرار می دهم تا محل کاشت کمپوست
3. Crikey, what a corker, thought Jimmy.
[ترجمه ترگمان]جیمی اندیشید، خدا پشت و پناهت
[ترجمه گوگل]Crikey، چه جاسوس، فکر جیمی بود
[ترجمه گوگل]Crikey، چه جاسوس، فکر جیمی بود
4. McCain's was an absolute corker.
[ترجمه ترگمان]مک کین طرفدار مطلق بود
[ترجمه گوگل]مک کین یک جادوگر مطلق بود
[ترجمه گوگل]مک کین یک جادوگر مطلق بود
5. Speaking on the CBS program Face The Nation, Corker rejected suggestion that Republicans are being obstructionist.
[ترجمه ترگمان]Corker که در برنامه برنامه CBS با ملت سخن می گفت، این پیشنهاد را رد کرد که جمهوری خواهان obstructionist هستند
[ترجمه گوگل]کورکر در سخنرانی در برنامه CBS، Face the Nation، پیشنهاد کرد که جمهوری خواهان در حال انسداد هستند
[ترجمه گوگل]کورکر در سخنرانی در برنامه CBS، Face the Nation، پیشنهاد کرد که جمهوری خواهان در حال انسداد هستند
6. The last play of the game was a corker.
[ترجمه ترگمان]آخرین بازی بازی خیلی قشنگ بود
[ترجمه گوگل]آخرین بازی از یک بازیگر کورکورانه بود
[ترجمه گوگل]آخرین بازی از یک بازیگر کورکورانه بود
7. His Republican opponent, Bob Corker, denounced the ad.
[ترجمه ترگمان]رقیب جمهوریخواه او باب Corker این آگهی را محکوم کرد
[ترجمه گوگل]مخالف جمهوری خواه او، باب کورکر، آگهی را محکوم کرد
[ترجمه گوگل]مخالف جمهوری خواه او، باب کورکر، آگهی را محکوم کرد
8. He lambasted his white opponent, Bob Corker, for allegedly employing illegal aliens.
[ترجمه ترگمان]او مخالف سفید خود \"باب Corker\" را به اتهام استخدام بیگانگان غیر قانونی محکوم کرد
[ترجمه گوگل]او مخالف سفید خود را، باب کورکر، به دلیل ادعای بیگانگان غیر قانونی استخدام کرد
[ترجمه گوگل]او مخالف سفید خود را، باب کورکر، به دلیل ادعای بیگانگان غیر قانونی استخدام کرد
9. He's a corker of an athlete.
[ترجمه ترگمان]او یک قهرمان یک ورزش کار است
[ترجمه گوگل]او یک متقلب از یک ورزشکار است
[ترجمه گوگل]او یک متقلب از یک ورزشکار است
10. Howard Wilkinson has come up with an absolute corker of an idea.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که هاوارد ویلکینسن با خیال راحت از این فکر بیرون آمده است
[ترجمه گوگل]هاوارد ویلکینسون با یک قاتل مطلق از ایده برخورد کرده است
[ترجمه گوگل]هاوارد ویلکینسون با یک قاتل مطلق از ایده برخورد کرده است
11. Speaking on the CBS program Face The Nation, Corker rejected any suggestion that Republicans are being obstructionist.
[ترجمه ترگمان]Corker که در برنامه برنامه CBS با ملت سخن می گفت، هرگونه پیشنهادی مبنی بر اینکه جمهوری خواهان در حال بررسی هستند را رد کرد
[ترجمه گوگل]سخنرانی در برنامه CBS Face The Nation، Corker هر گونه پیشنهاد را مبنی بر اینکه جمهوری خواهان در حال انسداد هستند، رد کرد
[ترجمه گوگل]سخنرانی در برنامه CBS Face The Nation، Corker هر گونه پیشنهاد را مبنی بر اینکه جمهوری خواهان در حال انسداد هستند، رد کرد
12. But in Tennessee, Mr Corker's "attractive" rival was young, not baby-faced . So why did Mr Corker focus so hard on looks?
[ترجمه ترگمان]اما در تنسی، رقیب \"جذاب\" آقای Corker جوان بود، نه چهره کودک پس چرا آقای Corker اینقدر به ظاهر خیره شده بود؟
[ترجمه گوگل]اما در تنسی، رقیب 'جذاب' آقای کورکر جوان بود، نه کودک پس چرا آقای کورکر به نظر می رسد به سختی تمرکز می کند؟
[ترجمه گوگل]اما در تنسی، رقیب 'جذاب' آقای کورکر جوان بود، نه کودک پس چرا آقای کورکر به نظر می رسد به سختی تمرکز می کند؟
13. Today's debate was a corker.
[ترجمه ترگمان]بحث امروز a بود
[ترجمه گوگل]بحث امروز یک کورکور بود
[ترجمه گوگل]بحث امروز یک کورکور بود
14. That story was a corker.
[ترجمه ترگمان]این داستان خیلی عجیب و غریب بود
[ترجمه گوگل]این داستان کورکور بود
[ترجمه گوگل]این داستان کورکور بود
His argument was quite convincing a corker!
استدلال او کاملاً مجابکننده و بسیار خوب بود.
پیشنهاد کاربران
Dated slang
حیرت انگیز، برجسته، چشمگیر، عالی، قابل ملاحظه،
A remarkable, astonishing, or excellent person or thing
. This week’s book podcast is a real corker
حیرت انگیز، برجسته، چشمگیر، عالی، قابل ملاحظه،
A remarkable, astonishing, or excellent person or thing
. This week’s book podcast is a real corker
کلمات دیگر: