1. We'll visit the collective farm another time.
[ترجمه ترگمان]یه وقت دیگه به مزرعه اشتراکی میریم
[ترجمه گوگل]ما یک بار دیگر از مزرعه مزرعه دیدار خواهیم کرد
2. He doesn't mean as drones on some collective farm.
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان هواپیماهای بدون سرنشین در یک مزرعه اشتراکی نیست
[ترجمه گوگل]او معنی ندارد به عنوان هواپیماهای بدون سرنشین در برخی از مزرعه جمعی
3. First day nursery in a collective farm.
[ترجمه ترگمان]مهد کودک در یک مزرعه جمعی
[ترجمه گوگل]روز اول مهد کودک در مزرعه جمعی
4. The local fields were joined together into one collective farm.
[ترجمه ترگمان]زمین های محلی در یک مزرعه جمعی به هم پیوستند
[ترجمه گوگل]مزارع محلی به یک مزرعه جمعی پیوستند
5. Culture house of a model collective farm.
[ترجمه ترگمان]خانه فرهنگ یک مزرعه جمعی مدل
[ترجمه گوگل]خانه فرهنگی یک مزرعه خانگی مدل
6. The Gorodets collective farm has recently been bought up by a bank. But it is a very Belarusian kind of privatisation - the bank itself is state-owned.
[ترجمه ترگمان]مزرعه جمعی Gorodets اخیرا توسط یک بانک خریداری شده است اما این یک نوع بسیار Belarusian از خصوصی سازی است - خود بانک دولتی است
[ترجمه گوگل]مزرعه مزرعه Gorodets اخیرا توسط یک بانک خریداری شده است اما این نوع خصوصی سازی بسیار بلاروس است - بانک خودش دولتی است
7. He was arrested, for refusal to join the collective farm.
[ترجمه ترگمان]او را به علت امتناع از پیوستن به مزرعه جمعی دستگیر کردند
[ترجمه گوگل]او برای ازدواج به مزرعه جمعی دستگیر شد
8. We are working in a collective farm.
[ترجمه ترگمان]ما در یک مزرعه جمعی کار می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در یک مزرعه کار می کنیم
9. Below: Before independence, Valeriy Gordienko was a farmer on a local collective farm.
[ترجمه ترگمان]در زیر: قبل از استقلال، Valeriy Gordienko یک کشاورز در یک مزرعه جمعی محلی بود
[ترجمه گوگل]والری Gordienko در زیر قبل از استقلال، یک کشاورز در مزرعه جمعی محلی بود
10. Before independence Valeriy was a farmer on a local collective farm.
[ترجمه ترگمان]پیش از استقلال، Valeriy روستایی در مزرعه جمعی محلی بود
[ترجمه گوگل]قبل از استقلال والری کشاورز یک مزرعه محلی بود
11. Milda was no longer allowed to live in Riga but had been ordered to do hard physical work on a collective farm.
[ترجمه ترگمان]Milda دیگر مجاز نبود در ریگا زندگی کند، ولی به او دستور داده شده بود که در یک مزرعه جمعی کار فیزیکی کند
[ترجمه گوگل]میلادا مجاز به زندگی در ریگا نبود اما دستور داده شد که کار فیزیکی سخت در یک مزرعه جمعی انجام شود
12. He said the militants were apparently planning to attack a kibbutz collective farm or to kidnap a soldier.
[ترجمه ترگمان]او گفت که ستیزه جویان ظاهرا قصد حمله به یک مزرعه جمعی kibbutz یا ربودن یک سرباز را داشتند
[ترجمه گوگل]او گفت که ستیزه جویان ظاهرا قصد حمله به یک مزرعه جمعی کیبوتز یا آدم ربایی یک سرباز را دارند