1. a breezy day
روزی پر نسیم
2. a breezy speech
صحبت شاد و فرح انگیز
3. It's a little breezy up here.
[ترجمه ترگمان]اینجا کمی هوا گرم است
[ترجمه گوگل]این کمی درخشان است اینجا
4. She was a bright and breezy sort of girl,always laughing.
[ترجمه Holyloser] او یک دختر بشاش و شاد بود که همیشه می خندید
[ترجمه ترگمان]او دختری درخشان و breezy بود که همیشه می خندید
[ترجمه گوگل]او یک دختر روشن و براق بود، همیشه خندید
5. She called a breezy good morning.
[ترجمه ترگمان]صبح به خیر و خوشی صدایش زد
[ترجمه گوگل]او صبح بخیر صبح به آرامی صدا زد
6. Mona tried to sound breezy.
[ترجمه ترگمان]مونا سعی کرد آروم به نظر برسه
[ترجمه گوگل]مونا سعی کرد با صدای آرام صحبت کند
7. His bright and breezy manner sometimes irritated people.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات شاد و ملایم او مردم را عصبانی می کرد
[ترجمه گوگل]شیوه ای روشن و آرام گاهی اوقات مردم را تحریک می کند
8. The day was breezy and warm.
[ترجمه ترگمان]هوا گرم و گرم بود
[ترجمه گوگل]روز آرام و گرم بود
9. It's a breezy day.
[ترجمه ترگمان]روز گرمی است
[ترجمه گوگل]این یک روز آرام است
10. You're very bright and breezy today!
[ترجمه ترگمان]امروز خیلی روشن و روشن هستی!
[ترجمه گوگل]شما امروز بسیار روشن و درخشان هستید!
11. The local newspaper called his speech breezy.
[ترجمه ترگمان]روزنامه محلی سخنرانی وی را \"باد\" خواند
[ترجمه گوگل]روزنامه محلی سخنرانی خود را با شکوه آغاز کرد
12. She's a woman with a lot of breezy charm.
[ترجمه ترگمان]او زنی است با نسیم ملایم
[ترجمه گوگل]او یک زن با جذابیت بسیار جادویی است
13. The breezy summits and old snow patches will be favourite spots to lie on.
[ترجمه ترگمان]قله های برفی و برف قدیمی مناطق مورد علاقه شما قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]صعودهای برفی و تکه های برف قدیمی، نقاط مورد علاقه ای است که در آن قرار می گیرند
14. Although Levin sometimes goes overboard with jokes, his breezy, slightly irreverent tone is a welcome one.
[ترجمه ترگمان]گرچه له وین گاه گاهی با شوخی به دریا می افتد، و با این حال، لحن تند و ملایم او یک خوش آمد گویی صمیمانه است
[ترجمه گوگل]گرچه لویین گاهی اوقات با جوک های بیش از حد پرواز می کند، صدای آرامش بخش او، صدای کمی تیزهوش است که خوشایند است