کلمه جو
صفحه اصلی

cognac


معنی : کنیاک
معانی دیگر : کنیاک (براندی فرانسوی که در ناحیه ی کنیاک تولید می شود)

انگلیسی به فارسی

کنیاک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any fine brandy, esp. that made in France near the town of Cognac.

• alcoholic drink
cognac is a kind of brandy.

مترادف و متضاد

کنیاک (اسم)
brandy, cognac

جملات نمونه

1. coffee qualified with cognac
قهوه ای که در آن کنیاک ریخته اند

2. A little cognac slopped over the edge of the glass.
[ترجمه ترگمان]کنیاک کوچکی روی لبه لیوان افتاد
[ترجمه گوگل]کنیاک کمی بر لبه شیشه گذاشته شد

3. A cognac before bed is one of our little nightly rituals.
[ترجمه ترگمان]کنیاک قبل از خواب یکی از مراسم little شبانه ماست
[ترجمه گوگل]کنیاک قبل از خواب یکی از مراسم های شبانه ماست

4. He qualified his coffee with cognac.
[ترجمه ترگمان]قهوه خود را با کنیاک تهیه کرد
[ترجمه گوگل]او قهوه خود را با کنیاک محاسبه کرد

5. Cognac and Armagnac are fine brandies.
[ترجمه ترگمان]Cognac و Armagnac، کنیاک خوبی هستند
[ترجمه گوگل]آبمیوه کنجکاو و ارمناک کنجد های خوب هستند

6. Cognac is also used to macerate and flavour ingredients and casseroles.
[ترجمه ترگمان]Cognac نیز برای ترکیبات و ترکیبات طعم و بوی خوراک مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]کنیاک همچنین برای تهیه و تلخ کردن مواد تشکیل دهنده و کپسول ها استفاده می شود

7. Would you like a cognac with your coffee?
[ترجمه ترگمان]کنیاک با قهوه میل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا کنجکا را با قهوه خود دوست دارید؟

8. A touch of Cognac gives it depth and a hint of sweetness.
[ترجمه ترگمان]لمس of عمق و نشانه ای از شیرینی را به آن می دهد
[ترجمه گوگل]لمس کنیاک آن را عمیق و اشاره شیرینی به آن می دهد

9. Converse purchased a pint of Gold Leaf Cognac to cultivate the management.
[ترجمه ترگمان]Converse یک لیتر از Cognac برگ طلا را برای کشت مدیریت خرید
[ترجمه گوگل]معاوضه خرید یک پونتی از آب طلای کنیاک برای پرورش مدیریت

10. The cognac was not quite up to Skipton's fine Napoleonic standards, but it hit the spot with unerring accuracy.
[ترجمه ترگمان]کنیاک هنوز کام لا مطابق با استانداردهای ویژه ناپلئون نبود، اما با دقت unerring نقطه به نقطه رسید
[ترجمه گوگل]کنیاک کاملا به استانداردهای ناپلئون خوب نرسیده بود، اما نقطه به نقطه با دقت بی نظیری برخورد کرد

11. Would you like another cognac?
[ترجمه ترگمان]کنیاک دیگری میل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا کنیاک دیگری را دوست دارید؟

12. Volkov says, and looks into his cognac.
[ترجمه ترگمان]و Volkov به کنیاک خود نگاه می کند و می گوید:
[ترجمه گوگل]ولکوف می گوید، و به کنیاک خود نگاه می کند

13. Forget the smooth, caramelized blandishments of cognac.
[ترجمه ترگمان]چاپلوسی و چاپلوسی caramelized کنیاک را فراموش کن
[ترجمه گوگل]زنجبیل صاف و کارامل شده کنیاک را فراموش کنید

14. Phillips ordered a cognac.
[ترجمه ترگمان]فیلیپس کنیاک سفارش داد
[ترجمه گوگل]فیلیپس یک کنیاک را دستور داد

15. Bring another round of cognac, immediately!
[ترجمه ترگمان]یک دور دیگر کنیاک بیاورید!
[ترجمه گوگل]بقیه دور از کنیاک، بلافاصله!


کلمات دیگر: