1. My new teacher disremember my name.
[ترجمه ترگمان] معلم جدیدم اسم منو یادش نمی ده
[ترجمه گوگل]معلم جدید من نام من را رد می کند
2. I want to know how to disremember u. . .
[ترجمه ترگمان] می خوام بدونم چطور فراموش کنم که
[ترجمه گوگل]من می خواهم بدانم چطور تو را نادیده بگیرم
3. I'll go to disremember concert at, but I don't know, he has a look at home, I listen to songs to practice.
[ترجمه ترگمان]به کنسرت می روم، اما نمی دانم، او نگاهی به خانه می اندازد، و به آواز خواندن گوش می دهم
[ترجمه گوگل]من به کنسرت نادیده می گیرم، اما نمی دانم، او به خانه نگاه می کند، به آهنگ ها گوش می دهم تا تمرین کنم
4. I hated, for couldn't disremember, and then damn myself.
[ترجمه ترگمان]از اینکه نمی توانستم فراموش کنم و بعد به خودم لعنت می فرستادم، متنفر بودم
[ترجمه گوگل]من متنفر بودم، زیرا نمیتوانستم آن را نادیده بگیرم، و سپس خودم را لعنت کنم
5. I should disremember material gains and appetite and want to make friend with saint, then enjoy the free life.
[ترجمه ترگمان]من باید منافع مادی و اشتها داشته باشم و دوست داشته باشم با قدیس دوست باشم، سپس از زندگی آزاد لذت ببرم
[ترجمه گوگل]من باید دستاوردهای و اشتیاق مادی را نادیده بگیرم و می خواهم دوست خود را با مقدس بنشینم، سپس از زندگی آزاد لذت ببرم
6. Please keep the tickets well, otherwise we will not accept the responsibility caused by lose, be stolen, disremember or unrecognized ticket.
[ترجمه ترگمان]لطفا بلیط ها را به خوبی نگهداری کنید، در غیر این صورت ما مسئولیتی که از دست می دهیم را قبول نمی کنیم، دزدی، disremember یا ticket ناشناخته را قبول می کنیم
[ترجمه گوگل]لطفا بلیت های خوب را نگه دارید، در غیر این صورت ما مسئولیت ناشی از از دست دادن، دزدیده شدن، نادیده گرفتن یا عدم شناسایی بلیط را قبول نخواهیم کرد