کلمه جو
صفحه اصلی

cobbler


معنی : پینه دوز، کیک کابلر، خراز
معانی دیگر : نوعی مشروب حاوی شراب یا ویسکی و آب پرتقال و شکر، کفش ساز، کارگر اشتباه کار، کارگر ناشی

انگلیسی به فارسی

پینه‌دوز


جادوگر، پینه دوز، کیک کابلر، خراز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who makes or repairs shoes or boots.
مترادف: shoemaker

(2) تعریف: a deep-dish fruit pie with a thick crust only on the top.
مترادف: deep-dish pie
مشابه: brown betty, crisp, pie

(3) تعریف: a cold drink made with wine or other alcohol, shaved ice, citrus, and sugar.

• one who makes or mends shoes; crusty pie topped with a layer of fruit; iced beverage made from fruit and wine
a cobbler is a person whose job is to make or mend shoes; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

پینه دوز (اسم)
bootmaker, cobbler, ladybird, lady beetle

کیک کابلر (اسم)
cobbler

خراز (اسم)
cobbler

shoemaker


Synonyms: bootmaker, shoe repairman, cordwainer


جملات نمونه

1. the cobbler repairs shoes
پینه دوز کفش ها را پینه دوزی می کند.

2. Let not the cobbler go beyond his last.
[ترجمه ترگمان]بگذار the فراتر از آخرین his برود
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که راننده فراتر از گذشته باشد

3. The cobbler always wears the worst shoes.
[ترجمه ترگمان]پینه دوز همیشه بدترین کفش ها را می پوشد
[ترجمه گوگل]اسباب بازی همیشه بدترین کفش را می پوشد

4. Mock not a cobbler for his black thumbs.
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]شستشوی سیاه و سفید خود را برای یک کاردست نکنید

5. Let the cobbler stick to his last.
[ترجمه ترگمان]بگذار cobbler به آخر برسد
[ترجمه گوگل]اجازه دهید که سرهم بندی کننده به آخرت برسد

6. Elizabeth's father is a cobbler.
[ترجمه ترگمان]پدر الیزابت یک پینه دوز است
[ترجمه گوگل]پدر الیزابت یک اسباب بازی است

7. In most cases the cobbler works around these elements and if possible replaces a damaged area with a comparable material.
[ترجمه ترگمان]در اغلب موارد، پینه دوز در اطراف این عناصر کار می کند و اگر امکان جایگزین کردن یک ناحیه آسیب دیده با مواد مشابه را داشته باشد
[ترجمه گوگل]در اغلب موارد، سربرگ در اطراف این عناصر کار می کند و در صورت امکان جایگزین یک منطقه آسیب دیده با مواد قابل مقایسه است

8. The steak-and-chicken dinner finishes off with homemade peach cobbler and live entertainment.
[ترجمه ترگمان]غذای استیک و غذای جوجه با کیک میوه ای خونگی و سرگرمی زندگی تموم میشه
[ترجمه گوگل]شام استیک و مرغ را با کباب سرخ خانگی خانگی و سرگرمی های زنده به اتمام برسانید

9. The cobbler slices through the plastic at points which he judges to be under tension.
[ترجمه ترگمان]The از طریق پلاستیک در نقاطی که قضات را تحت فشار قرار می دهد، برش دارد
[ترجمه گوگل]پاره پاره کننده از طریق پلاستیک در نقاطی که او قضاوت می کند تحت تنش قرار می گیرد

10. A cobbler passed his time in singing from morning till night.
[ترجمه ترگمان]A از صبح تا شب در حال آواز خواندن بود
[ترجمه گوگل]یک راننده زمان خود را در حال آواز خواندن از صبح تا شب گذراند

11. Have a cobbler, humanness is to trick most disloyal.
[ترجمه ترگمان]یک پینه دوز که از آن استفاده می کند این است که بیش از همه بی وفایی کند
[ترجمه گوگل]یک کله پاچه دار، انسانیت است که فریب اکثر نافرمان است

12. Instantly his mouth began to water, and his heart gave a small leap ofjoy Crab cobbler!
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه دهانش به آب افتاد و قلبش یک تکه کوچک خرچنگ قورباغه شد
[ترجمه گوگل]بلافاصله دهانش شروع به آب کرد و قلبش یک جهش کوچک از شکارچی کوچک کرد!

13. Many years ago several small businesses flourished, besides farming; a cobbler, fishmonger, fruiterer, village store and butcher.
[ترجمه ترگمان]سال ها پیش چندین شرکت کوچک، به جز کشاورزی، a، ماهی فروشی، ماهی فروشی، فروشی و قصابی، رونق یافتند
[ترجمه گوگل]چند سال پیش چندین شرکت کوچک، علاوه بر کشاورزی، شکوفا شدند ماهیگیر، ماهیگیر، فریبرتر، فروشگاه روستا و قصابی

14. Dinner consists of salad, barbecue and beans with a warm cobbler for dessert.
[ترجمه ترگمان]شام شامل سالاد، کباب و لوبیا با یک cobbler گرم برای دسر است
[ترجمه گوگل]شام شامل سالاد، کباب و لوبیا با کبوتر گرم برای دسر است

پیشنهاد کاربران

کفاش


کلمات دیگر: