قرار می دهد، پرتاب، قرار دادن، گذاشتن، انداختن، ارائه دادن، تقدیم داشتن، ترجمه کردن، تعبیر کردن، بفعالیت پرداختن، بکار بردن، ترغیب کردن، ثبت کردن، تعویض کردن
puts
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
گذاشتن یا قرار دادن
گذاشت. برداشت
گذاشت؛ نهاد
پوست کندن
قرار دادن
گزاشت یا قرار داد
خاموش کردن
کلمات دیگر: