کلمه جو
صفحه اصلی

apologise


عذر خواهى کردن، معذرت، خواستن، پوزش طلبیدن

انگلیسی به فارسی

عذر خواهی کردن، پوزش خواستن، معذرت خواستن


انگلیسی به انگلیسی

• express regret, express sorrow for one's actions (alternate spelling for apologize)

جملات نمونه

1. I must apologise for my outrageous behaviour.
[ترجمه ترگمان]باید از رفتار ظالمانه خودم معذرت بخواهم
[ترجمه گوگل]من باید برای رفتار عجیب و غریب من عذرخواهی کنم

2. We apologise for the delay and any inconvenience caused.
[ترجمه ترگمان]ما از تاخیر معذرت میخوایم که باعث تاخیر و دردسر شده
[ترجمه گوگل]ما برای تاخیر و ناراحتی ناشی از آن عذرخواهی می کنیم

3. The newspaper offered to apologise for the article.
[ترجمه ترگمان]روزنامه پیشنهاد کرد که از این مقاله عذرخواهی کند
[ترجمه گوگل]روزنامه پیشنهاد داد که برای مقاله عذرخواهی کند

4. We apologise unreservedly for any imputation of incorrect behaviour by Mr Taylor.
[ترجمه ترگمان]ما بدون هیچ اتهامی از رفتار نادرست آقای تیلور عذرخواهی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما بدون تردید برای هرگونه اعمال نادرست توسط آقای تیلور عذرخواهی می کنیم

5. Vic made a pathetic attempt to apologise.
[ترجمه ترگمان]و یک تلاش احمقانه برای عذرخواهی کرد
[ترجمه گوگل]ویک تلاش تلخ برای عذرخواهی کرد

6. I apologise if your enjoyment of the movie was spoiled.
[ترجمه ترگمان]معذرت می خواهم اگر شما از این فیلم خوشتون به یاد
[ترجمه گوگل]من عذرخواهم اگر لذت شما از فیلم خراب شود

7. You can apologise without making a big thing out of it.
[ترجمه ترگمان]تو میتونی معذرت خواهی کنی بدون اینکه یه چیز بزرگ درست کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید بدون ایجاد یک چیز بزرگ از آن عذرخواهی کنید

8. They do not have the courage to apologise for their actions.
[ترجمه ترگمان]آن ها شهامت این را ندارند که از اعمال خود عذرخواهی کنند
[ترجمه گوگل]آنها شجاعت خود را برای اعمالشان عذرخواهی نکنند

9. She's utterly resolute in her refusal to apologise.
[ترجمه ترگمان]او کاملا مصمم به عذرخواهی است
[ترجمه گوگل]او کاملا از پذیرش خود عذرخواهی می کند

10. You must put aside your pride and apologise to him.
[ترجمه ترگمان]باید غرورت را کنار بگذاری و از او عذرخواهی کنی
[ترجمه گوگل]شما باید غرور خود را کنار بگذارید و از او معذرت بخواهید

11. I'm not going to bloomin' well apologise to him!
[ترجمه ترگمان]من به او اجازه نخواهم داد که از او عذرخواهی کنم
[ترجمه گوگل]من به بلومین نمی آیم به خاطر او عذرخواهی کنم

12. I must apologise that if I offended you I didn't mean to.
[ترجمه ترگمان]معذرت می خواهم اگر ناراحتت کردم منظوری نداشتم
[ترجمه گوگل]من باید عذرخواهی کنم اگر من شما را متهم کردم منظورم این نیست

13. We apologise for any embarrassment this may have caused.
[ترجمه ترگمان]ما از هر گونه مزاحمتی که ممکن است ایجاد شود، عذرخواهی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما برای هر گونه خجالت که ممکن است ناشی از آن باشد، عذرخواهی می کنیم

14. He did not even have the grace to apologise.
[ترجمه ترگمان]حتی لطف نکرد و عذرخواهی هم نکرد
[ترجمه گوگل]او حتی عذر خواهی نکرد

پیشنهاد کاربران

تاسف خوردن


کلمات دیگر: