کلمه جو
صفحه اصلی

epopee


معنی : حماسه، منظومه، شاهنامه، اشعار حماسی، شاعر اشعار حماسی، رجز
معانی دیگر : شعر حماسی، شعر پهلوانی

انگلیسی به فارسی

اشعار حماسی، شاعر اشعار حماسی، حماسه، رجز، منظومه، شاهنامه


epopee، منظومه، شاهنامه، اشعار حماسی، شاعر اشعار حماسی، حماسه، رجز


انگلیسی به انگلیسی

• saga, epic poem

مترادف و متضاد

حماسه (اسم)
epic, saga, epopee

منظومه (اسم)
system, poem, epopee

شاهنامه (اسم)
epopee

اشعار حماسی (اسم)
epopee

شاعر اشعار حماسی (اسم)
epopee

رجز (اسم)
praise, epopee, paean


کلمات دیگر: