هوادار، طرفدار
on the side of
هوادار، طرفدار
پیشنهاد کاربران
بیرون از چیزی ایستادن
کنار یه چیزی ایستادن مثلا زمین بازی
بىرون از محوته اى اىستادن مثل زمىن بازى
بیرون از مکان یا جایی ایستادن
کنارِ
در کنارِ
مثل:
On the side of the road = کنارِ جاده
در کنارِ
مثل:
On the side of the road = کنارِ جاده
در کنار چیزی ایستادن
در کنار
برای مثال میشه گفت : on the side of the tree = در کنار درخت
یا مثلا : on the side of the sofa = در کنار مبل
در کنار
برای مثال میشه گفت : on the side of the tree = در کنار درخت
یا مثلا : on the side of the sofa = در کنار مبل
کلمات دیگر: