معنی : سایش، عرق گزی
chafing
معنی : سایش، عرق گزی
انگلیسی به فارسی
خرد کردن، سایش، عرق گزی
انگلیسی به انگلیسی
• skin irritation caused by rubbing; act of rubbing by friction
مترادف و متضاد
سایش (اسم)
erosion, abrasion, friction, attrition, scrubbing, chafing, trituration
عرق گزی (اسم)
chafing
جملات نمونه
1. the passengers stood chafing at the long delay
مسافران ایستاده بودند و تاخیر زیاد آنها را کلافه کرده بود.
2. the staff was chafing under the restrictions imposed on them
محدودیت هایی که به کارمندان تحمیل شده بود آنها را بر آشفته کرده بود.
3. baby powder helps to avoid chafing
پودر بچه جلوی پوست رفتگی را می گیرد.
4. it was cold and he kept chafing his hands
هوا سرد بود و او مرتب دست هایش را به هم می مالید.
5. My shorts were chafing my thighs.
[ترجمه ترگمان]شلوارک من پر از خارش بود
[ترجمه گوگل]شورت های من ران های من را تکان داد
[ترجمه گوگل]شورت های من ران های من را تکان داد
6. The passengers are chafing at the delay of the train.
[ترجمه ترگمان]مسافران به تاخیر قطار فشار وارد می کنند
[ترجمه گوگل]مسافران در تعطیلات قطار فرسوده می شوند
[ترجمه گوگل]مسافران در تعطیلات قطار فرسوده می شوند
7. We have been chafing under petty regulations for too long.
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی است که زیر این قوانین جزیی کار کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما برای مدت طولانی تحت قوانین کم کاری قرار گرفته ایم
[ترجمه گوگل]ما برای مدت طولانی تحت قوانین کم کاری قرار گرفته ایم
8. The passengers sat chafing at the long delay.
[ترجمه ترگمان]مسافران از تاخیر طولانی ناراحت بودند
[ترجمه گوگل]مسافران با تاخیر طولانی در حال خیزش بودند
[ترجمه گوگل]مسافران با تاخیر طولانی در حال خیزش بودند
9. Powder the baby's bottom to stop it chafing.
[ترجمه ترگمان]کف بچه را پودر کرد تا از خارش آن جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]پودر پایین دندان برای جلوگیری از خستگی
[ترجمه گوگل]پودر پایین دندان برای جلوگیری از خستگی
10. Mitchell looked away chafing against this infiltration, of being led by Kingsley to recognize himself, the meaninglessness of his position.
[ترجمه ترگمان]می چل به شدت به این نفوذ نگاه کرد که کینگزلی باید خودش را به طرف کینگزلی راهنمایی کند تا خودش را بشناسد
[ترجمه گوگل]میچل در برابر این نفوذ، از اینکه Kingsley به رهبری خود، بی معنی موقعیت خود را رهبری می کند، دور انداخته است
[ترجمه گوگل]میچل در برابر این نفوذ، از اینکه Kingsley به رهبری خود، بی معنی موقعیت خود را رهبری می کند، دور انداخته است
11. Which does the characteristic chafing dish brand have?
[ترجمه ترگمان]این برند غذای مشخصه چه چیزی دارد؟
[ترجمه گوگل]کدام یک از مارک های مخصوص ظروف چاق کننده؟
[ترجمه گوگل]کدام یک از مارک های مخصوص ظروف چاق کننده؟
12. Special chafing dish . Delicious in taste . Welcome to try.
[ترجمه ترگمان]غذای ویژه خوش مزه ست خوش اومدی
[ترجمه گوگل]ظرف مخصوص تمیز کردن طعم خوشمزه است خوش آمدید به سعی کنید
[ترجمه گوگل]ظرف مخصوص تمیز کردن طعم خوشمزه است خوش آمدید به سعی کنید
13. Our restaurant's chafing dishes in winter fill the air with warmth.
[ترجمه ترگمان]غذای رستوران ما در زمستان با گرما هوا را پر می کند
[ترجمه گوگل]غذاهای خالی رستوران ما در زمستان هوا را با گرما پر می کنند
[ترجمه گوگل]غذاهای خالی رستوران ما در زمستان هوا را با گرما پر می کنند
14. Besides large waves, the harsh chafing of salt water and jellyfish, the passage between Florida and Cuba is full of sharks. But Nyad plans to swim without protection from a shark cage.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر امواج بزرگ، موج شدید آب شور و ستاره دریایی، گذر بین فلوریدا و کوبا پر از کوسه است اما Nyad قصد دارد بدون محافظت از قفس کوسه، شنا کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر امواج بزرگ، خیزش خشن از آب نمک و چتر دریایی، گذرگاه بین فلوریدا و کوبا پر از کوسه ها است اما Nyad قصد دارد بدون حفاظت از قفس کوسه شنا کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر امواج بزرگ، خیزش خشن از آب نمک و چتر دریایی، گذرگاه بین فلوریدا و کوبا پر از کوسه ها است اما Nyad قصد دارد بدون حفاظت از قفس کوسه شنا کند
پیشنهاد کاربران
ساییدگی پوست
فرسایشی
کلمات دیگر: