معنی : مشمع، پارچه موم اندود، کفن
معانی دیگر : (کالبد شناسی) ابر مخ (بخش فرازین مغز سر انسان و مهره داران که متشمل است بر دو نیمکره) فرامخ، مغز پیشین، مخ، پارچه ی موم اندود (به ویژه آن که در قدیم برای کفن کردن جسد به کار می رفت)، بامشمع پوشاندن
مشمع، پارچه موماندود، کفن، با مشمع پوشاندن
سرخ مایل به قرمز، مشمع، پارچه موم اندود، کفن