1. they agreed on a rotation of chairmanship
آنها توافق کردند که ریاست نوبتی باشد.
2. The chairmanship of this committee is in the minister's gift.
[ترجمه ترگمان]ریاست این کمیته در هدیه وزیر است
[ترجمه گوگل]ریاست این کمیته در هدیه وزیر است
3. His name is up for the chairmanship.
[ترجمه ترگمان]اسمش برای ریاست سازمان است
[ترجمه گوگل]نام او برای ریاست جمهوری است
4. His move to the chairmanship means he will take a less active role in day-to-day man-agement.
[ترجمه ترگمان]حرکت او به ریاست این سازمان به این معنی است که او نقش فعال تری در مدیریت روز به روز خواهد داشت
[ترجمه گوگل]حرکت وی به ریاست جمهوری به این معنی است که وی در فعالیت روزمره، نقش کمتری را ایفا خواهد کرد
5. He will be appointed to the chairmanship.
[ترجمه ترگمان]او را به ریاست منصوب خواهند کرد
[ترجمه گوگل]او به ریاست منصوب خواهد شد
6. He was forced out of his chairmanship.
[ترجمه ترگمان]به زور از chairmanship بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]او از سرپرستی او خارج شد
7. Who will be appointed to the chairmanship when Mr.
[ترجمه ترگمان]چه کسی به ریاست پست منصوب خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی به عنوان رئیس جمهور منصوب خواهد شد، زمانی که آقای
8. I didn't ask for the chairmanship, I was pitched into it.
[ترجمه ترگمان]من چیزی نپرسیدم، خودم را جمع و جور کردم
[ترجمه گوگل]من از رئیس جمهور خواسته بودم، من در آن جا بودم
9. Johnson took over the chairmanship of the committee yesterday.
[ترجمه ترگمان]جانسون ریاست این کمیته را دیروز بر عهده گرفت
[ترجمه گوگل]جانسون دیروز رئیس کمیته را بر عهده گرفت
10. The chairmanship of the committee rotates annually.
[ترجمه ترگمان]ریاست این کمیته هر سال می چرخد
[ترجمه گوگل]ریاست کمیته هر ساله چرخش می یابد
11. Who will be appointed to the chairmanship when Mr. Bell leaves ?
[ترجمه ترگمان]چه کسی در زمان عزیمت آقای بل به این ریاست منصوب خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی به عنوان رئیس رئیس جمهور منصوب خواهد شد، زمانی که آقای بل برگردد؟
12. A committee was set up under the chairmanship of Edmund Compton.
[ترجمه ترگمان] یه کمیته تحت نظارت ادموند کامپتون \"قرار گرفته بود\"
[ترجمه گوگل]کمیته تحت ریاست ادمود کامپتون تاسیس شد
13. The chairmanship of the committee changes in rotation.
[ترجمه ترگمان]ریاست کمیته در چرخش تغییر می کند
[ترجمه گوگل]رئیس کمیته در چرخش تغییر می کند
14. He has resigned from the chairmanship of the subcommittee.
[ترجمه ترگمان]او از ریاست کمیته فرعی استعفا کرده است
[ترجمه گوگل]او از ریاست کمیته فرعی استعفا داده است