کلمه جو
صفحه اصلی

bespoken


معنی : قرار دادی، سفارشی، نامزد شده
معانی دیگر : نامزدی

انگلیسی به فارسی

سفارشی، قراردادی، نامزدی، نامزد شده


مشروط، سفارشی، نامزد شده، قرار دادی


مترادف و متضاد

قرار دادی (صفت)
arbitrary, bespoke, conventional, contractual, formal, bespoken

سفارشی (صفت)
bespoke, bespoken, registered, custom-built, custom-made

نامزد شده (صفت)
bespoken, engaged, betrothed

جملات نمونه

1. that room is bespoken
آن اتاق را قبلا گرفته اند.

2. His charity bespeaks a generous nature.
[ترجمه ترگمان] اون موسسه خیریه - ش یه طبیعت بخشنده بود
[ترجمه گوگل]خیریه او طبیعت سخاوتمندانه است

3. We have bespoken three tickets for tomorrow.
[ترجمه ترگمان] فردا از اون سه تا بلیط داریم
[ترجمه گوگل]ما سه بلیت برای فردا پیشنهاد کرده ایم

4. In the basement fifteen employees are busy making bespoke coats.
[ترجمه ترگمان]در زیرزمین، پانزده کارمند مشغول ساختن کت های سفارشی هستند
[ترجمه گوگل]در پایه 15 کارمند مشغول ساخت کتهای سفارشی هستند

5. Today's events bespeak a bright future.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای امروزی، آینده درخشانی را جلب می کنند
[ترجمه گوگل]رویدادهای امروز یک آینده روشن را بیان می کنند

6. She raised her head to bespeak her son's wishes.
[ترجمه ترگمان]سرش را بلند کرد تا خواسته های پسرش را برآورده کند
[ترجمه گوگل]او سرش را بلند کرد تا خواست فرزندش را بگوید

7. His letter bespeaks his willingness to help.
[ترجمه ترگمان]نامه اش به میل خود برای کمک احتیاج داشت
[ترجمه گوگل]نامه او از تمایل خود برای کمک به دیگران سخن می گوید

8. His polite manners bespoke the gentleman.
[ترجمه ترگمان]ادب و ادب او مرد را خبر کرد
[ترجمه گوگل]شیوه های مودبانه او نجیب زاده است

9. I am bespoke in the evening, but the daytime is free,[sentence dictionary] once I've done my domestic chores.
[ترجمه ترگمان]من در عصر حاضر هستم، اما زمانی که کاره ای خانگی خود را انجام داده ام، روز آزاد است [ فرهنگ لغت حکم ]
[ترجمه گوگل]من به صورت سفارشی در شب است، اما روزی آزاد است، [لغت فرهنگ لغت] هنگامی که من انجام کارهای خانگی من

10. Empson's criticism bespeaks a man of some social rank, and in manner it is appropriately insouciant and grand.
[ترجمه ترگمان]انتقاد empson مردی از طبقه اجتماعی است و به شیوه ای مناسب و با شکوه است
[ترجمه گوگل]انتقادات امپسون از مردی که دارای رتبه اجتماعی است، صحبت می کند و شیوه ای که آن را به طور مناسب و غیرمعمول و باهوش توصیف می کند

11. His speech bespoke the country's mood of hope and confidence.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او حاکی از حالت امید و اعتماد به نفس کشور بود
[ترجمه گوگل]سخنرانی او در مورد امید و اعتماد به نفس کشور است

12. Those data bespeak a movement without a compelling product to sell.
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات یک حرکت را بدون یک محصول قانع کننده برای فروش به شما می دهند
[ترجمه گوگل]این داده ها یک جنبش را بدون یک محصول قانونی برای فروش می گویند

13. This bespoke greater intellectual confidence than was to be evident at later stages of controversy.
[ترجمه ترگمان]این امر اعتماد به نفس بیشتر را نسبت به آنچه در مراحل بعدی بحث آشکار بود نشان داد
[ترجمه گوگل]این امر اعتماد به نفس بالاتری نسبت به آشکار شدن در مراحل بعدی اختلاف نظر داشت

14. Today's events bespeak future tragedy.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای امروز به خاطر تراژدی آینده
[ترجمه گوگل]رویدادهای امروز، تراژدی های آینده را به مخاطره می اندازند

15. That bespeaks a kindly heart.
[ترجمه ترگمان]این قلب مهربانی است
[ترجمه گوگل]این یک قلب مهربان است


کلمات دیگر: