کلمه جو
صفحه اصلی

devilment


معنی : شیطانی، وسوسهء شیطانی
معانی دیگر : دوز و کلک، حقه، شیطنت، بدجنسی، تخسی، نافرمانی و گربه رقصانی

انگلیسی به فارسی

وسوسه شیطانی، شیطانی


شیطان، وسوسهء شیطانی، شیطانی


انگلیسی به انگلیسی

• mischief, devilish actions

مترادف و متضاد

شیطانی (اسم)
devilment

وسوسهء شیطانی (اسم)
devilment

جملات نمونه

1. He's up to some kind of devilment again, I'll be bound.
[ترجمه ترگمان]او دوباره به نوعی وسوسه شیطانی در می اید
[ترجمه گوگل]او دوباره به نوعی شیطان تبدیل می شود، من محدود می شوم

2. The combination of sheer male power and boyish devilment was too seductive.
[ترجمه ترگمان]ترکیب قدرت مردانه و شیطنت بچگانه خیلی اغوا کننده بود
[ترجمه گوگل]ترکیبی از قدرت مردانه و شیطانی پسرانه خیلی جذاب بود

3. The child is always busy with some devilment or other.
[ترجمه ترگمان]این بچه همیشه با devilment یا چیزهای دیگر مشغول است
[ترجمه گوگل]کودک همیشه با برخی از شیطان یا دیگر مشغول است

4. They often sparkled with devilment when they met yours in conversation.
[ترجمه ترگمان]هر وقت در گفت وگو با آن ها برخورد می کردند، همیشه وسوسه می شدند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب هنگامی که در مکالمه با شما ملاقات کردند با شیطان فرق داشتند

5. Dad's sly grin reflected the devilment that had returned to his eyes.
[ترجمه ترگمان]لبخند موذیانه بابا شیطانی را منعکس می کرد که به چشمانش بازگشته بود
[ترجمه گوگل]جادو گرانبخدی پدر نشان دهنده شیطان است که به چشمانش بازگشت

6. Rapid devilment of network has brought great impulse and influence to traditional ideological and moral education.
[ترجمه ترگمان]انتقال سریع شبکه ایمپالس های بزرگ و تاثیر زیادی به آموزش های ایدئولوژیک و اخلاقی سنتی آورده است
[ترجمه گوگل]شیطانی سریع شبکه باعث شد که تأثیر زیادی بر آموزش سنتی ایدئولوژیک و اخلاقی داشته باشد

7. She played a trick on him out of sheer devilment.
[ترجمه ترگمان]او با شیطنت خودش را گول زد
[ترجمه گوگل]او از شیطان پرستی فریبش داد

8. It will at least keep us out of some bigger devilment.
[ترجمه ترگمان]حداقل یک وسوسه شیطانی از ما بیرون خواهد کشید
[ترجمه گوگل]این حداقل ما را از شیطان بزرگتر حفظ خواهد کرد

9. One day you might be writing excuses for your own children when they're late or absent or up to some devilment .
[ترجمه ترگمان]یک روز ممکن است برای بچه های خود عذر و بهانه بیاورید که دیر یا زود غیبت می کنند
[ترجمه گوگل]یک روز ممکن است برای فرزندان خود ادعا کنید که دیر یا زود یا به برخی از شیطانیات میرسند

his devilments at school...

دوز و کلک‌های او در مدرسه ...



کلمات دیگر: