1. The cheapness of coach travel is its only recommendation.
[ترجمه ترگمان]ارزانی مسافرت، تنها توصیه آن است
[ترجمه گوگل]ارزان بودن سفرهای مربی تنها توصیه آن است
2. The relative cheapness of foreign travel means that more people are going abroad than ever before.
[ترجمه ترگمان]ارزانی نسبی سفره ای خارجی به این معنی است که افراد بیشتری نسبت به گذشته در خارج از کشور به خارج می روند
[ترجمه گوگل]هزینه نسبی سفر خارجی بدین معنی است که مردم بیشتر از هر زمان دیگری به خارج می روند
3. The cheapness and simplicity of the design makes it ideal for our task.
[ترجمه ترگمان]ارزانی و سادگی طراحی، آن را برای وظیفه ما ایده آل می سازد
[ترجمه گوگل]ارزان بودن و سادگی طراحی این ایده را برای کار ما می سازد
4. The great virtue of camping is its cheapness/is that it is cheap.
[ترجمه ترگمان]فضیلت بزرگ کمپینگ آن ارزانی آن است \/ این است که ارزان است
[ترجمه گوگل]فضیلت کمپینگ کم هزینه بودن آن است این ارزان است
5. The prints combined quality and cheapness and were produced in vast numbers.
[ترجمه ترگمان]این تابلوها با کیفیت و ارزانی همراه بودند و در شمار عظیمی تولید می شدند
[ترجمه گوگل]چاپگرها با کیفیت و ارزان قیمت ترکیب شده و در تعداد زیادی تولید می شوند
6. They offer the advantages of cheapness, ease of operation and simple maintenance, and are ideal for routine petrographic purposes.
[ترجمه ترگمان]آن ها مزایای ارزانی، سهولت کار و نگهداری ساده را ارائه می دهند و برای اهداف اولیه petrographic ایده آل هستند
[ترجمه گوگل]آنها مزایای ارزان بودن، سهولت عملکرد و تعمیر و نگهداری ساده را ارائه می دهند و برای مقاصد پترو گرافیک معمولی مناسب هستند
7. It is this cheapness which I am endeavouring to slough off.
[ترجمه ترگمان]این ارزانی است که من دارم سعی می کنم آن را کنار بگذارم
[ترجمه گوگل]این ارزان بودن است که من تلاش می کنم آن را از بین ببرم
8. The bare bones of the scheme are its cheapness and simplicity.
[ترجمه ترگمان]استخوان های عریان این طرح، ارزانی و سادگی آن است
[ترجمه گوگل]استخوان های لختی طرح ارزان و ساده است
9. Chitosan as a efficient and cheapness crude macromolecular flocculation exist many problems.
[ترجمه ترگمان]کیتوزان به عنوان یک لخته سازی سریع و ارزانی کننده، بسیاری از مشکلات را به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]Chitosan به عنوان یک فلوکولاسیون ماکرومولکولا خالص کارآمد و ارزان قیمت، مشکلات زیادی را به همراه دارد
10. The advantage of iron pot, in addition to cheapness, be subjected to caloric quickly, energy for our body supplement iron outside, have a sterigma defect, that is to apt to rust.
[ترجمه ترگمان]مزیت دیزی آهنین، علاوه بر ارزانی، در معرض کالری فراوان، انرژی برای مکمل بدن ما در بیرون، دارای یک نقص sterigma است که مستعد زنگ زدن است
[ترجمه گوگل]مزیت دیگ آهن، علاوه بر ارزان بودن، به سرعت به کالری تبدیل می شود، انرژی برای مکمل بدن ما خارج از بدن، دارای نقص استریگاما است، که مناسب برای زنگ زدن است
11. The cheapness proteins, brewers dried grains and cotton seed cake as well as rapeseed cake, were used as foodstuff for Ctenopharyngodon idellus. It was compared with fish meal and bean cake.
[ترجمه ترگمان]پروتئین های ارزانی، حبوبات خشک و کیک دانه پنبه و همچنین کیک (کلزا)به عنوان مواد غذایی برای Ctenopharyngodon idellus استفاده شدند آن مقایسه با خوراک ماهی و کیک لوبیا بود
[ترجمه گوگل]پروتئین ارزان قیمت، دانه های خشک شده و کیک پنبه ای و کیک کلزا، به عنوان مواد غذایی برای Ctenopharyngodon idellus مورد استفاده قرار گرفتند با غذای ماهی و کیک لوبیا مقایسه شد
12. Beauty, cheapness and practicality are my three principles when buying things.
[ترجمه ترگمان]زیبایی، ارزانی و عملی بودن سه اصل در زمان خریدن چیزهای دیگر هستند
[ترجمه گوگل]زیبایی، ارزان بودن و عملی بودن سه اصل من در خرید چیزهاست
13. Obesity shows how abundance, through cheapness, variety, novelty, and choice, can make a mockery of the rational consumer, how it entices only in order to humiliate.
[ترجمه ترگمان]چاقی نشان می دهد که چگونه فراوانی، از طریق ارزانی، تنوع، تازگی و انتخاب، می تواند مسخره کردن مصرف کننده منطقی را به سخره بگیرد، که چگونه آن را تنها به منظور تحقیر کردن، مورد تمسخر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]چاقی نشان می دهد که چگونه فراوانی، از طریق ارزان بودن، تنوع، نوآوری و انتخاب، می تواند از مصرف کننده های منطقی، به چگونگی تحقیر آنها برای تحقیر، خجالت بکشد
14. I was surprised at the cheapness of everything.
[ترجمه ترگمان]از ارزانی این همه چیز تعجب کردم
[ترجمه گوگل]من در ارزان بودن همه چیز شگفت زده شدم