1. They want through a bigamous marriage ceremony.
[ترجمه ترگمان]اونا می خوان از یه مراسم ازدواج بدون ازدواج استفاده کنن
[ترجمه گوگل]آنها از طریق یک مراسم ازدواج بزرگ می خواهند
2. Bigamous males simply exploit the fact that females are in a hurry.
[ترجمه ترگمان]مردان Bigamous به سادگی از این واقعیت که ماده ها عجله دارند سو استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]مردان بیگموش به سادگی از این واقعیت است که زنها عجله دارند
3. There occurs a great deal of practical bigamous marriages at present in China.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تعداد زیادی از ازدواج های عرفی در چین رخ می دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در چین، تعداد بسیار زیادی ازدواج های بی معنی واقعی وجود دارد
4. The king was blamed for a bigamous marriage (as Arda was still alive) and the Patriarch Arnulf was deposed.
[ترجمه ترگمان]پادشاه به خاطر ازدواج bigamous مورد سرزنش قرار گرفت (چون Arda هنوز زنده بود)و اسقف اعظم Arnulf عزل شد
[ترجمه گوگل]پادشاه به خاطر ازدواج بزرگ دچار جرم شد (همانطور که آردا هنوز زنده بود) و پاتریارک آرونوفل تخریب شد
5. To enforce the principle of monogamy, in 198the Civil Codes stipulated that "bigamous marriages are grounds for nullity. "
[ترجمه ترگمان]برای به اجرا درآوردن اصل تک همسری، در ۱۹۸ قانون مدنی تصریح شده است که \" ازدواج های bigamous اساس بطلان قرار دارند \"
[ترجمه گوگل]برای اجرای اصل یکپارچگی، در سال 1982، قوانین و مقررات به تصویب رسید که �ازدواج های بزرگ می تواند زمینه لغو احکام را داشته باشد '
6. Are the bigamous actions regarded illegal and committing crime of bigamy under all situations?
[ترجمه ترگمان]آیا اقدامات bigamous قانونی و ارتکاب جرم دو همسری تحت همه شرایط هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا اقدامات بی قاعده در مواردی غیرقانونی و مرتکب جرمی بیگامی در نظر گرفته شده است؟
7. This seasonal decline in reproductive success is yet another factor in the pied flycatcher's bigamous mating system.
[ترجمه ترگمان]این کاهش فصلی در موفقیت زاد و ولد یک عامل دیگر در سیستم جفت گیری pied flycatcher است
[ترجمه گوگل]این کاهش فصلی موفقیت تولید مثل یکی دیگر از عواملی است که در سیستم جفت گیری بیگموئید فلفل دلمه ای وجود دارد
8. Moon Orchid is a Chinese woman who crosses over the Pacific at an old age to get back her bigamous husband in the United States.
[ترجمه ترگمان]ارکیده ماه زنی چینی است که در سن پیری از اقیانوس آرام عبور می کند تا شوهر bigamous خود را به آمریکا برگرداند
[ترجمه گوگل]ماه ارکید یک زن چینی است که در دوران پیری از اقیانوس آرام عبور می کند تا شوهر بزرگش را در ایالات متحده باز کند
9. Fact marry not be protected by law. Law marry is bigamous precondition.
[ترجمه ترگمان]واقعیت این است که قانون نباید توسط قانون حمایت شود قانون ازدواج پیش شرط bigamous است
[ترجمه گوگل]ازدواج واقعی از قانون حمایت نمی شود قانون ازدواج پیش شرط بزرگی است
10. He married a number of women around the country in bigamous relationships.
[ترجمه ترگمان]او با تعدادی از زنان در سراسر کشور در روابط bigamous ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با تعدادی از زنان در سراسر کشور در روابط بسیار بزرگ ازدواج کرد