1. About 3/4 people plan to cerebrate Hallowmas, while most people say that they will buy sweets, festival cloths and decoration despite facing tightening credit, according to the survey.
[ترجمه ترگمان]براساس این تحقیق، در حدود ۳ \/ ۴ نفر به cerebrate hallowmas قصد دارند در حالی که اغلب مردم می گویند که آن ها علی رغم مواجهه با اعتبار سفت و سخت، شیرینی، لباس جشنواره و دکوراسیون می خرند
[ترجمه گوگل]براساس این نظرسنجی، حدود 3/4 نفر در حال برنامه ریزی برای سرآغازی Hallowmas هستند، در حالی که اکثر مردم می گویند که شیرینی ها، پارچه های جشنواره و دکوراسیون را با وجود مواجه شدن با اعتصاب های سنگین، خریداری می کنند
2. If situation allow I will cerebrate your next birthday with you in China.
[ترجمه ترگمان]اگر این وضعیت به من اجازه دهد روز تولد بعدی شما را با شما در چین ملاقات کنم
[ترجمه گوگل]اگر شرایط اجازه می دهد من روز تولد بعدی شما را با چین در میان بگذارم
3. Cerebrate, I've located the records I sought.
[ترجمه ترگمان]من مدارکی رو که دنبالش بودم رو پیدا کردم
[ترجمه گوگل]Cerebrate، من سوابق مورد نظر خود را پیدا کرده ام
4. You begin to annoy me, Cerebrate.
[ترجمه ترگمان] \"کم کم داری منو اذیت می کنی\" cerebrate
[ترجمه گوگل]شما شروع به تحریک من، تنگی نفس
5. No, honey, on the contrary, I'm just thinking about how to cerebrate our anniversary.
[ترجمه ترگمان]نه، عزیزم، برعکس، من فقط دارم به این فکر می کنم که چطوری سالگرد ازدواجمون رو خراب کنم
[ترجمه گوگل]نه، عسل، برعکس، من فقط در مورد چگونگی غلبه بر سالگرد خود فکر می کنم
6. Only the potent energies wielded by the dark templar could ensure a cerebrate 's permanent destruction.
[ترجمه ترگمان]تنها انرژی های قوی که توسط the تاریک به کار گرفته می شدند، می توانستند نابودی دایمی cerebrate را تضمین کنند
[ترجمه گوگل]فقط انرژی های قدرتمندی که توسط تیره تاریک استفاده می شود، می تواند باعث نابودی دائمی مغز شود