1. a deserving student
شاگرد شایسته
2. a deserving teacher
معلمی شایسته
3. a subject deserving of attention
موضوعی که در خور توجه است
4. give your charity to those who are really deserving
خیرات خود را به کسانی بده که واقعا مستحق باشند.
5. None is of freedom or of life deserving unless he daily conquers it anew.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن ها از آزادی و یا زندگی شایسته نیست مگر آنکه هر روز دوباره بر آن پیروز شود
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از آزادی و زندگی شایسته نیست مگر اینکه روزانه آن را دوباره بپذیرد
6. All people are equal, deserving the same rights as each other.
[ترجمه ترگمان]همه مردم برابر هستند و مستحق همان حقوق هستند
[ترجمه گوگل]همه مردم برابرند، حقوق سزاوار یکدیگرند
7. The National Lottery provides extra money for deserving causes.
[ترجمه ترگمان]قرعه کشی ملی پول بیشتری را برای عوامل شایسته فراهم می کند
[ترجمه گوگل]قرعه کشی ملی پول اضافی برای دلایلی را فراهم می آورد
8. This family is one of the most deserving cases.
[ترجمه ترگمان]این خانواده یکی از the پرونده ها است
[ترجمه گوگل]این خانواده یکی از شایستگی ترین موارد است
9. All the causes seem equally deserving.
[ترجمه ترگمان] همه چیز به یه اندازه لیاقتش رو داره
[ترجمه گوگل]تمام علل به همان اندازه شایسته هستند
10. Some criminals are more deserving of their punishment than others.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مجرمان مستحق of نسبت به بقیه هستند
[ترجمه گوگل]برخی از مجرمان شایستگی مجازات آنها را نسبت به دیگران دارند
11. A job well done is deserving of praise.
[ترجمه ترگمان]کاری که به خوبی انجام شد سزاوار ستایش است
[ترجمه گوگل]کار درستی انجام می شود و شایسته ستایش است
12. No matter how qualified or deserving we are, we will never reach a better life until we can imagine it for ourselves and allow ourselves to have it. Richard Bach
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که چقدر واجد شرایط و لایق هستیم، تا زمانی که بتوانیم آن را برای خودمان تصور کنیم و به خودمان اجازه بدهیم که آن را داشته باشیم، هرگز به یک زندگی بهتر دست نخواهیم یافت ریچارد باخ
[ترجمه گوگل]مهم نیست که چقدر شایسته یا شایسته هستیم، ما هرگز به زندگی بهتر نمی رسیم تا اینکه بتوانیم آن را برای خودمان تصور کنیم و اجازه دهیم خودمان آن را داشته باشیم ریچارد باخ
13. No Boro player is more deserving of a summer rest.
[ترجمه ترگمان]هیچ بازیکنی بهتر از یک استراحت تابستانی نیست
[ترجمه گوگل]هیچ بازیکنی Boro سزاوارتر از استراحت تابستانی نیست
14. Howard is certainly deserving of the Heisman Trophy.
[ترجمه ترگمان] هاوارد \"مطمئنا مستحق این\" heisman heisman \"- ه\"
[ترجمه گوگل]هوارد مطمئنا سزاوار جایزه هیسمن است
15. In fact Mr Gardam has been deserving of a larger audience for sometime.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت آقای Gardam برای مدتی مستحق یک مخاطب بزرگ تر بوده است
[ترجمه گوگل]در حقیقت آقای گاردم برای بعضی اوقات شایسته مخاطب بزرگتر است