کلمه جو
صفحه اصلی

pick over


معنی : چیدن، برگزیدن
معانی دیگر : (یکی یکی) بررسی کردن، (به نوبت) سنجیدن، دسته بندی کردن، دسته دسته کردن

انگلیسی به فارسی

چیدن، برگزیدن


انتخاب کن، چیدن، برگزیدن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to examine with close scrutiny, as before buying.

• examine meticulously, check closely

مترادف و متضاد

چیدن (فعل)
cut, trim, lop, arrange, set, pick up, pluck, pick, mow, pull, pare, clip, crop, flunk, pick over, snip, skive, tear away

برگزیدن (فعل)
single, choose, designate, pick, elect, select, put up, opt, pick over, prefer

جملات نمونه

1. Pick over the lentils carefully in case there are any stones among them.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از عدس را به دقت انتخاب کنید تا در بین آن ها سنگ وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه سنگهای زیادی در میان آنها وجود دارد، با دقت انتخاب کنید

2. Pick over and hull the straw berries.
[ترجمه ترگمان]چند دانه توت دار بردارید و به تنه تنه بزنید
[ترجمه گوگل]بره ها و توت ها را انتخاب کنید

3. Pick over the lentils and remove any little stones.
[ترجمه ترگمان]عدس را بردارید و هر تکه سنگ کوچکی را بردارید
[ترجمه گوگل]انتخاب بیش از عدس و حذف هر سنگ کوچک

4. Pick over the fruit and pile on top of the cream.
[ترجمه ترگمان]میوه و pile را در بالای کرم جمع کنید
[ترجمه گوگل]بر روی میوه و شمع بالای کرم را انتخاب کنید

5. Pick over the lentils carefully in case there are any stones amongst them.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از عدس را به دقت انتخاب کنید تا در میان آن ها سنگ وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه هر سنگی بین آنها وجود دارد، با دقت انتخاب کنید

6. They will certainly have plenty to pick over.
[ترجمه ترگمان] مطمئنا یه عالمه پول برای انتخاب کردن دارن
[ترجمه گوگل]آنها قطعا مقدار زیادی را انتخاب خواهند کرد

7. Wash and pick over the spinach, discarding any coarse stalks.
[ترجمه ترگمان]اسفناج را کنار بگذارید و هر گونه ساقه زبر را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]شستشو و انتخاب بیش از اسفناج، دور زدن هر ساقه درشت

8. They allowed us to grind the spices, pick over the raisins and lick the stirring spoons.
[ترجمه ترگمان]آن ها به ما اجازه دادند ادویه بزنیم و کشمش پر کنند و قاشق های پر جنب و جوش را لیس بزنیم
[ترجمه گوگل]آنها به ما اجازه دادند ادویه جات را تمیز کنند، کشمش را انتخاب کرده و قاشق های تکان دهنده را ریختند

9. I would rather pay for a meal than watch nine friends pick over and split a bill.
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دهم که غذا را بیشتر از تماشای نه دوست داشته باشم تا یک لایحه را از هم جدا کنم
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم یک وعده غذا بخورم تا اینکه 9 نفر دوستان را انتخاب کنند و یک لایحه را تقسیم کنند

پیشنهاد کاربران

برانداز کردن برای انتخاب کردن

پاک کردن ، تمیز کردن ( مثل پاک کردن حبوبات و جدا کردن سنگهای آن )
به عنوان مثال:
Pick over the lentils and remove any little stones and other seeds.


کلمات دیگر: