کلمه جو
صفحه اصلی

besprent


معنی : پاشیده، ریخته، افشانده
معانی دیگر : (قدیمی) پوشیده (از چیزی)

انگلیسی به فارسی

با احترام، پاشیده، ریخته، افشانده


پاشیده، ریخته، افشانده


انگلیسی به انگلیسی

• sprinkled all over (archaic)

مترادف و متضاد

پاشیده (صفت)
besprent

ریخته (صفت)
besprent, molten

افشانده (صفت)
besprent, sprayed, diffuse

جملات نمونه

grass besprent with dew

چمن پوشیده از شبنم


1. grass besprent with dew
چمن پوشیده از شبنم


کلمات دیگر: