کلمه جو
صفحه اصلی

dialectical


معنی : لهجهای، منطقی، جدلی، مناظرهای، گویشی
معانی دیگر : وابسته به فرنودآوری و احتجاج، فرنودین، برهانی، اندیش سنجانه

انگلیسی به فارسی

منطقی، مناظره‌ای، جدلی، لهجه‌ای، گویشی


دیالکتیکی، مناظرهای، منطقی، جدلی، گویشی، لهجهای


انگلیسی به انگلیسی

• logical, rational, polemical

مترادف و متضاد

لهجه ای (صفت)
accentual, dialectic, dialectical

منطقی (صفت)
dialectic, dialectical, argumentative, logical, logistic, rational

جدلی (صفت)
dialectic, dialectical, argumentative, polemical, polemic, controversial, forensic, disputant, disputatious

مناظره ای (صفت)
dialectic, dialectical

گویشی (صفت)
dialectic, dialectical

جملات نمونه

1. The essence of dialectical thought is division.
[ترجمه ترگمان]جوهر افکار دیالکتیکی به هم تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]ماهیت تفکر دیالکتیکی تقسیم است

2. The analytic method is dialectical.
[ترجمه ترگمان]روش تحلیلی دیالکتیکی است
[ترجمه گوگل]روش تحلیلی دیالکتیکی است

3. Hegel detected this dialectical progression in the progress of human consciousness and intellectual - emotional growth.
[ترجمه ترگمان]هگل این پیشرفت دیالکتیکی را در پیشرفت آگاهی انسان و رشد عقلانی - احساسی شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]هگل این پیشرفت دیالکتیکی را در پیشرفت هوشیاری و رشد ذهنی - عاطفی شناخت

4. Graff acknowledges the problem and proposes an openly dialectical and adversarial form of teaching.
[ترجمه ترگمان]گراف این مشکل را تایید می کند و یک نوع تدریس علنی و خصمانه را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]گراف این مسئله را تصدیق می کند و یک فرم واپس گرا دیالکتیکی و دفاعی تدریس را پیشنهاد می کند

5. Marx's philosophy of history is dialectical materialism.
[ترجمه ترگمان]فلسفه تاریخ مارکس مادی گرایی است
[ترجمه گوگل]فلسفه تاریخ مارکس ماتریالیسم دیالکتیکی است

6. Two forces inherent in the current dialectical relations between mass pressure and bureaucratic reforms tend to undermine it.
[ترجمه ترگمان]دو نیروی ذاتی در روابط دیالکتیکی فعلی بین فشار جمعی و اصلاحات بروکراتیک تمایل به تضعیف آن دارند
[ترجمه گوگل]دو نیرو ذاتی در روابط دیالکتیکی فعلی بین فشار جمعی و اصلاحات بوروکراتیک آن را تضعیف می کنند

7. It is impossible to conceive of dialectical materialism without atheism, and it is this which underlies Marxism as an ideology.
[ترجمه ترگمان]غیر ممکن است که مفهوم مادی گرایانه را بدون الحاد تصور کنیم، و این چیزی است که زیربنای مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی است
[ترجمه گوگل]ماتریالیسم دیالکتیک بدون بیخدایی بودن، غیرممکن است، و این همان چیزی است که مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژی در نظر می گیرد

8. The author argues that we should use dialectical thinking to push the innovation of ideological and political work and raise the effectiveness and purposefulness.
[ترجمه ترگمان]مولف بر این باور است که ما باید از تفکر دیالکتیکی برای پیشبرد ابتکار عمل ایدئولوژیک و سیاسی و افزایش اثربخشی و purposefulness استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]نویسنده معتقد است که ما باید از تفکر دیالکتیکی برای تحریک نوآوری کار ایدئولوژیک و سیاسی استفاده کنیم و مؤثر و هدفمند باشیم

9. He takes philosophy of dialectical materialism as his guidance and persists in analyzing and researching on psychological phenomena with dialectic and systematology.
[ترجمه ترگمان]او فلسفه ماده گرایی دیالکتیکی را به عنوان راهنمایی خود مورد استفاده قرار می دهد و همچنان در تحلیل و تحقیق در مورد پدیده های روانشناسی با دیالکتیک و systematology ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]او فلسفه ماتریالیسم دیالکتیکی را به عنوان هدایتش می گیرد و در تجزیه و تحلیل و تحقیق درباره پدیده های روانشناختی با دیالکتیک و سیستماتولوژی ادامه می یابد

10. This essay tries to discuss the dialectical relationship between the exact words and exact messages in poetry and forms of reduplication from rhetorical point of view.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تلاش می کند تا در مورد رابطه دیالکتیکی بین کلمات دقیق و پیام های دقیق در شعر و اشکال of از نقطه نظر لفاظی بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تلاش می کند تا در مورد روابط دیالکتیکی بین کلمات دقیق و پیام های دقیق در شعر و اشکال تکرار از دیدگاه لفظی بحث کند

11. Instead, creative thinking is the dialectical unity of divergent thinking and convergent thinking which appear alternatively in the whole creative process of human thinking .
[ترجمه ترگمان]در عوض، تفکر خلاقانه، اتحاد دیالکتیکی تفکر واگرا و تفکر همگرا است که در کل فرآیند خلاقیت انسان به صورت متناوب ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]در عوض، تفکر خلاق، یک وحدت دیالکتیکی تفکر واگرا و تفکر همگرا است که به طور متناوب در کل فرایند خلاق تفکر انسان ظاهر می شود

12. The value theory of dialectical materialism is the important part of Marxist philosophy.
[ترجمه ترگمان]نظریه ارزش مادی گرایی، بخش مهمی از فلسفه مارکسیست است
[ترجمه گوگل]تئوری ارزش ماتریالیسم دیالکتیکی بخش مهمی از فلسفه مارکسیستی است

13. The clinical dialectical certificate type distributes and gathers an analysis certificate type to distribute whole match higher.
[ترجمه ترگمان]نوع گواهی بالینی کپی شده، یک نوع گواهی تحلیل را توزیع و جمع آوری می کند تا کل تطابق را توزیع کند
[ترجمه گوگل]نوع گواهی دیالکتیکی بالینی توزیع و جمع آوری یک نوع گواهینامه تجزیه و تحلیل برای توزیع کل بازی بالاتر است

14. Each pair in fact began to gravitate to opposite poles within the horizon which Dialectical Theology had opened up.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت هر جفت شروع به جذب قطب مخالف در افق که الهیات Dialectical کرده بود، آغاز کردند
[ترجمه گوگل]هر جفت در واقع شروع به تسخیر در مقابل قطب در افق بود که کلیسای دیالکتیکی افتتاح شد

15. As we have seen in the case of Mormonism, a dialectical relationship exists between the Asiatic and the capitalist modes.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مورد of مشاهده کردیم، یک رابطه دیالکتیکی بین آسیایی و the وجود دارد
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد مورمونیسم دیده ایم، روابط دیالکتیکی بین شیوه های آسیایی و سرمایه داری وجود دارد

پیشنهاد کاربران

ویکی پدیا: دیالکتیک
به بیان ساده، هر گاه، دو دیدگاه فلسفی در تضاد با همدیگر باشند، کُنشی خرَدگرایانه که آن دو را در یک نظریه جدید، جمع کند، رخ می دهد که همان دیالکتیک است.


کلمات دیگر: