معنی : نفرین کردن، لعنت کردن، دشنام دادن، هتاکی کردن معانی دیگر : (قدیمی - دشنام یا نفرین نیمه جدی) ناقلا، بدجنس، لعنتی، تباه کردن
نفرین کردن (فعل)curse, cuss, anathematize, beshrew, imprecateلعنت کردن (فعل)damn, anathematize, beshrew, imprecateدشنام دادن (فعل)beshrew, mistreat, misnameهتاکی کردن (فعل)beshrew